كدام‌ يك‌ بيشتر حق‌ گله‌ دارند؟ پرستار یا بیمار..

 فردوسي‌، 18 شهريور 1353، ش‌ 1181

پرستاران‌ در سمينار سه‌ روزه‌ خود كه‌ به‌ وسيله‌ كميته‌ پرستاران‌ دانشگاه‌ پهلوي‌ در شيراز تشكيل‌ شده‌ بود، پس‌ از گفت‌ وگوها و تبادل‌ نظرهاي‌ بسيار، خواستار شدند كه‌ سازمان‌هاي‌ درماني‌، در طرح‌ و تنظيم‌ بودجه‌ پرستاري‌ نظارت‌ داشته‌ باشند. آن‌ها ضمناً از اينكه‌ در زمينه‌ شناساندن‌ حرفه‌ پرستاري‌، كمتر تبليغ‌ مي‌شود و از وسائل‌ ارتباط‌ جمعي‌ گله‌ كردند! بي‌ ترديد در اين‌ شرايط‌ لازم‌ است‌ كه‌ مسئولان‌ و عوامل‌ وسايل‌ ارتباط‌ جمعي‌ و تذكرات‌ و گلايه‌هاي‌ بيماران‌ را هم‌ مطرح‌ كنند تا معلوم‌ شود حق‌ به‌ جانب‌ بيماران‌ است‌ يا پرستاران‌؟ و متأسفانه‌ وسايل‌ ارتباط‌ جمعي‌ گلايه‌هاي‌ آن‌ها را به‌ خصوص‌ از خدمات‌ پرستاري‌ به‌ تمام‌ و كمال‌ منعكس‌ نكرده‌اند.

      به‌ هرحال‌ اكثر بيماران‌، چه‌ آن‌ها كه‌ قدرت‌ مالي‌ براي‌ بستري‌ شدن‌ در بيمارستان‌هاي‌ خصوصي‌ را دارند، چه‌ آن‌ها كه‌ در بيمارستان‌هاي‌ دولتي‌ بستري‌ مي‌شوند، از پرستاران‌ شاكي‌ هستند و در شكوائيه‌هاي‌ خود كه‌ به‌ وسائل‌ ارتباط‌ جمعي‌ ارسال‌ مي‌دارند، بسياري‌ از پرستاران‌ را موجوداتي‌ مي‌دانند كه‌ براي‌ خور و خواب‌ خود، بيش‌ از تسكين‌ و درمان‌ مريض‌ ارزش‌ قائلند، نمي‌توانند با اصول‌ خانم‌ فلورانس‌ ناتينگل‌ سر آشتي‌ داشته‌ باشند.

      از اين‌ رو در پاسخ‌ گلايه‌هاي‌ پرستاران‌ سمينارنشين‌، بهترين‌ شيوه‌ آن‌ است‌ كه‌ درددل‌هاي‌ بيماران‌، بيش‌ از پيش‌ منعكس‌ شود زيرا وسائل‌ ارتباط‌ جمعي‌ نمي‌توانند در شرايطي‌ كه‌ انبوه‌ شكوائيه‌هاي‌ بيماران‌ را در برابر چشم‌ دارند، براي‌ افزودن‌ بر امكانات‌ رفاهي‌ پرستاران‌ و بزرگداشت‌ نقش‌ كنوني‌ آن‌ها ، مطالبي‌ را بازگو كنند بهتر آن‌ است‌ كه‌ در اين‌ قبيل‌ سمينارها بر ضرورت‌ وجدان‌ و اخلاق‌ پرستاري‌ تكيه‌ كنند چون‌ اگر وجدان‌ و اخلاق‌ مطرح‌ نباشد، تمام‌ تجهيزات‌ و ابزار پزشكي‌ و آزمايشگاهي‌ هم‌ نمي‌تواند يك‌ درد از هزاران‌ درد بيماران‌ را تسكين‌ بدهد. به‌ هر تقدير و بر اساس‌ اصول‌ ترديد ناپذير، حرمت‌ واقعي‌ وظيفه‌ مقدس‌ پرستاري‌، فقط‌ با حفظ‌ و حراست‌ آرمان‌هاي‌ انساني‌ آن‌ حفظ‌ مي‌شود.

      شك‌ نيست‌ كه‌ در جامعه‌ ما، پرستاران‌ از جان‌ گذشته‌اي‌ هم‌ هستند كه‌ براي‌ تسكين‌ و درمان‌ مريض‌، دلاورانه‌ كار مي‌كنند، اما پرستاري‌ جزو معدود مشاغلي‌ است‌ كه‌ براي‌ اعتلاء نام‌ و حيثيت‌ خود، محتاج‌ تعميم‌ وجدان‌ كاري‌ در وجود تمام‌ شاغلان‌ مربوطه‌ است‌ و همانگونه‌ كه‌ گذشت‌ تا زماني‌ كه‌ ارتباط‌ جمعي‌، شكوائيه‌هايي‌ دريافت‌ مي‌دارند كه‌ عموماً از كج‌ خلقي‌ خشونت‌ و بي‌اعتنايي‌ بعضي‌ از پرستاران‌ حكايت‌ها دارد، نمي‌توان‌ تنها منادي‌ پرستاران‌ بود و از انعكاس‌ صداي‌ بيماران‌ كه‌ پرستار با وجدان‌ و با اخلاق‌ مي‌طلبند، پرهيز كرد.

پیمایش به بالا