فردوسي، 21 مرداد 1353، ش 1177
تفاوت حوادث شهري با حوادث روستايي از زمين تا آسمان است. اين تفاوت عميق گوياي حقايق بسياري است كه اگر اهل هشياري باشيم، هشداردهنده هم هست. حوادث شهري معمولا” حوادثي است كه مركز و مدار آن رقابت و كشمكش براي انتقال زنهاي لذت فروش از يك اتومبيل به اتومبيل ديگر است و حوادث روستايي معمولا” ناشي از مشكلات شغلي و معيشتي است.
ابراهيم يكي از قربانيان حوادث شهري در هفته گذشته بود. او كه به همراهي دوستش زني را در خيابان آيزنهاور سوار بر اتومبيل كرد، ناگهان اتومبيل ديگري كه سه سرنشين داشت جلوي او پيچيد و بين آنها نزاعي درگرفت كه ضمن آن ابراهيم چاقو خورد و جان داد.
تفاوت زندگي شهري و روستايي را با نگرشهاي كوتاه و گذرندهاي كه به رخدادها ميتوان دريافت. اما آنچه اين تفاوتها را عميق و فزاينده كرده است، در واقعه تفاوت مسائلي كه اهالي شهر و روستا با آن مواجه هستند. به نحوي كه در روستا يك پيرزن 60 ساله هنوز براي جمعآوري برف به ارتفاعات صعود ميكند و در شهر هر كس به فكر آن است تا با خريد اتومبيل قسطي به زنهاي خياباني دست يابد و جنگهاي شبانه را براي انتقال اين زنها از يك اتومبيل به اتومبيل ديگر دامن بزند. در متن زندگي شهري اگر تهيه اجناس قسطي و تبديل وسايل مصرفي به وسايل تفنني دور ميزند. چه بهتر كه پيرزنهاي 60 ساله همچنان از كوه بالا بروند، در قعر چاه سقوط كنند، اما آلوده رجالهبازيهاي شهري نشوند. بهتر آن كه براي تغيير چهره روستا، روستائيان را به صحنه مبارزات حقير شهري نكشانيم.