سرنوشت‌ «عالی» و «بهترين‌» و «منظم‌ترين‌»های چهل‌ سال‌ پيش‌!

 فردوسي‌،7 مرداد 1353، ش‌ 1175

چهل‌ سال‌ پيش‌، طبق‌ استخراج‌ يكي‌ از روزنامه‌هاي‌ عصر، مژده‌ داده‌اند كه‌ شركتي‌ در تهران‌ براي‌ تنظيم‌ اتوبوس‌راني‌ در داخله‌ شهر و در بعضي‌ از نقاط‌ مملكت‌ تأسيس‌ مي‌شود. شركت‌ مزبور اتوبوس‌هاي‌ جديد منظمي‌ كه‌ با بهترين‌ و منظم‌ترين‌ انواع‌ اتوبوس‌ها مقابله‌ مي‌كند تهيه‌ خواهد نمود كه‌ از هر حيث‌ وسايل‌ راحتي‌ مسافرين‌ فراهم‌ و جميع‌ لوازمات‌ از هر جهت‌ مهيا باشد. شركت‌ مزبور درصدد است‌ كه‌ يك‌ رشته‌ اتوبوس‌هاي‌ عالي‌ را براي‌ اين‌ منظور در دسترس‌ مردم‌ بگذارد و براي‌ اينكه‌ وسائل‌ راحتي‌ مسافرين‌ بيشتر تهيه‌ شود شعباتي‌ براي‌ توقف‌ اتومبيل‌ها در عرض‌ راه‌ مابين‌ شهرها و دهات‌ تأسيس‌ خواهد نمود.

      چهل‌ سال‌ پيش‌ يك‌ خبر چند سطري‌ از كلمات‌ «عالي‌»- «منظم‌ترين‌» و انواع‌ صفات‌ عالي‌ انباشته‌ بوده‌ است‌ و پس‌ از گذشتن‌ 40 سال‌ كه‌ از چاپ‌ خبر مذكور مي‌گذرد، مردم‌ محتاج‌ به‌ اتوبوس‌، يعني‌ آن‌ها يي‌ كه‌ هنوز نتوانسته‌اند زير بار خريد اتومبيل‌ قسطي‌ بروند مثل‌ كم‌ ارزش‌ترين‌ موجودات‌ خلقت‌، در صف‌هاي‌ طويل‌، زير شلاق‌ گرما يا سرماي‌ طاقت‌فرسا، درهم‌ مي‌لولند و سرانجام‌ خود را مثل‌ لاشه‌هاي‌ مرده‌، به‌ ميله‌هاي‌ اتوبوس‌ها مي‌چسبانند و با هر ترمز روي‌ هم‌ مي‌ريزند. از اين‌قرار مردم‌ كه‌ چهل‌ سال‌ پيش‌ درباره‌ عالي‌ بودن‌- منظم‌بودن‌- راحت‌ بودن‌ و صفات‌ ممتاز اتوبوسراني‌ داخلي‌ قصه‌ها شنيده‌اند، هنوز واقعيت‌هاي‌ عيني‌ را كه‌ بتواند به‌ كلمات‌ مزبور معني‌ دهد نديده‌اند.

      راستي‌ اگر كساني‌ كه‌ چهل‌ سال‌ پيش‌ با مطالعه‌ خبر شادي‌ بخش‌ تأسيس‌ اتوبوس‌ راني‌ داخلي‌ ذوق‌ زده‌ شدند، امروز زنده‌ باشند و نگاهي‌ به‌ وضع‌ فلاكت‌ بار اتوبوسراني‌ و حتي‌ تاكسيراني‌ شهر ما بي‌افكند، از آن‌ همه‌ ذوق‌ زدگي‌ شرمسار مي‌شوند و به‌ جبران‌ آن‌ ذوق‌ و شوق‌هاي‌ بي‌پايه‌، گريه‌ را سر مي‌دهند!

پیمایش به بالا