فردوسي، ش 1147، 24 دي 1352
كارگزينيهاي مركز، زيارتگاه تمام كارمنداني است كه در حوزة جاذبه آنها به سر ميبرند. وجود زيارتگاه اعجازگري به نام كارگزيني را مديون سنتهايي هستيم كه بر اساس آن، هر آنكه در حريم كارگزيني مركز، رفتوآمد داشته باشد و گاه و بيگاه توي چشم رؤساي كارگزيني بزند، هميشه در خاطرههاست و ضابطههاي مثبت شامل حالش ميشود. به عكس آنها كه از اين مكان معجزه، دور افتادهاند، نه در خاطرهاي باقي ميمانند، نه ضابطهاي شامل حال و كارشان ميشود به همين علت است كه جاذبة كارگزيني، انگيزة تمام تلاش و كوششي است كه جوانان براي ماندن در حوزة كارگزيني مركز و زيستن در منطقة جاذبه و نفوذ آن، بهكار ميبرند. بسيار ديده و شنيدهاند كه در مركز واقعه ماندن، سعد و دور از مركز زيستن، نحس و بدفرجام است.
بنابراين بيزاري كارمندان جوان از خدمت در شهرستانها را نميتوانيم فقط به كمك ايجاد وسايل رفاهي و احياناً عياشي در شهرستانها، برطرف كنيم. چون بيزاري آنها ريشه در جاذبة سنتي كارگزيني مركز دارد و براي آنكه جوانها را به خدمت در شهرستانها بخوانند، بايد در نخستين گام، از جاذبة كارگزيني مركز بكاهند و در قدمهاي بعدي، ساير موانع را از پيش پاي جوانها بردارند، راه و رسم كاستن از جاذبة كارگزيني و شكستن طلسم آن در اين است كه هنگام پست دادن و مقام بخشيدن، فقط چشم به آنهايي كه در اتاق انتظار رؤساي كارگزينيها، صف كشيدهاند، نداشته باشند و دورماندگان از حوزة جاذبه كارگزيني مركز را نيز به سفرة رزق و روزيهاي مقامي دعوت كنند…