فردوسي، ش 1123، 8 مرداد 1352
در مراغه دختر 18 سالة به نام حسنيه با خوردن سم به زندگي خود خاتمه داد: «حسنيه دو سال پيش با مرد دلخواه خود نامزد شده بود و چند روز قبل نامزد او آمادگي خود را براي ازدواج اعلام داشت ولي پدر و مادرِ دختر به علت فصل تابستان و ازدياد كارهاي كشاورزي از او خواستند به پاييز موكول كند و عروس جوان كه دو سال انتظار كشيده بود، تحمل انتظار سه ماه را نياورد و خودكشي كرد.
خودكشي حسنيه نمونهاي انحصاري و استثنايي نيست تا از كنارش آسان بگذريم، حسنيه نمايندة دختران طبقة خويش است، نمايندة انبوه دختراني است كه در خانة پدر در پناه كارهاي اقتصادي خود، لقمه ناني ميخورند و در خانة شوهر نيز، كموبيش با همين خصوصيت ارتزاق ميكنند، بنابراين حسنيه نمايندة تمام دختراني است كه به هر حال در خانة شوهر، از احساس شاديبخش مالكيت و ايمني، بيشتر برخوردارند و با حاصل كار مشترك خود و شوهر جُل و پلاسي پهن ميكنند كه متعلق به خودشان است و به نام اموال خانة پدري به ثبت نميرسد.
از اين رو هزاران مركز مبارزه با خودكشي….. نميتواند از عهدة حل و بررسي خودكشي حسنيهها برآيد چون رفع خودكشيهايي كه با فصول سال و كارهاي كشاورزي رابطه دارد و صددرصد معيشتي و اقتصادي و شرقي است، از توانايي روانشناسان غربزده خارج است.
اما ميتوان از خودكشيهاي اينچنيني، به يك نتيجة منطقي رسيد كه بر اساس آن گفته ميشود: كساني كه دستشان به دوختودوز و وصله و پينة قوانين و آئيننامهها بند است، بايد رسالت خود را در جهت ايجاد تسهيلات زناشويي براي اكثريت دختران ايفا كنند و درهاي خانة بخت را بر روي آنها بگشايند. چون فلسفة خانة بخت براي اين دختران چندان اقتصادي است كه در سنين رشد جسمي، با دستآويزهاي عاطفي و رواني، قابل ارزشيابي نيست و نميشود به بهانة اظهار فضل روانشناسان غربي، راه خانة بخت را در برابر آنها صعب و دشوار و طولاني نمود.