مادر تبلیغاتی!

 فردوسي‌، ش‌ 1112، 24 ارديبهشت‌ 1352

مادر تبليغاتي‌ فقط‌ يك‌ كالاي‌ فريبنده‌ است‌ كه‌ جلب‌ مشتري‌ مي‌كند و براي‌ داغ‌ كردن‌ بازار تجارت‌، بيش‌ از گرم‌ كردن‌ محفل‌ بچه‌ها، به‌ كار مي‌آيد.

 نقش‌ چهرة‌ مادر تبليغاتي‌ بر لوازم‌ و وسايل‌ آشپزي‌ و خانه‌داري‌، چنان‌ مؤثر و اغواگر است‌ كه‌ مدت‌ها يك‌ كارخانه‌ صابون‌سازي‌ آمريكايي‌، عكسي‌ را به‌ نام‌ مريلين‌ چيمبرز پشت‌ كاغذ قالب‌هاي‌ صابون‌ چاپ‌ مي‌زد و برچسب‌ جذاب‌ مادر كاملاً آمريكايي‌ را بر آن‌ مي‌افزود تا همه‌ زناني‌ كه‌ در قارة‌ آمريكا مدعي‌ اصالت‌ و اولويت‌ يك‌ مادر كاملاً آمريكايي‌ هستند، خريد صابون‌ مذكور را ترجيح‌ بدهند و در نتيجه‌ بازار صابون‌ در ميان‌ دست‌ها و عوامل‌ تبليغاتي‌ و توليدكنندة‌ صابونِ مورد بحث‌، قبضه‌ شود.

 تصميمات‌ بعدي‌ عوامل‌ تبليغاتي‌ كارخانه‌ مزبور، نقش‌ برانگيزندة‌ مادر تبليغاتي‌ را بيشتر آشكار مي‌كند. چون‌ از وقتي‌ كه‌ معلوم‌ شد مريلين‌ چيمبرز در وقيح‌ترين‌ فيلم‌هاي‌ سكسي‌ بازي‌ كرده‌ و طبل‌ رسوايي‌اش‌ را بر بام‌ زده‌اند، كارگردانان‌ تبليغاتي‌، براي‌ آن‌كه‌ بيشتر مشتري‌هاي‌ خود را از دست‌ ندهند، فوراً مشغول‌ انتخاب‌ مدل‌ و تهيه‌ عكس‌ ديگري‌ براي‌ جلد صابون‌ها شدند تا دوباره‌، توجه‌ زنان‌ آمريكايي‌ را با جاذبه‌ و سادگي‌ چهرة‌ مادرانة‌ ديگري‌ جلب‌ كنند و پيكر مادر تبليغاتي‌ ديگري‌ را بتراشند كه‌ بدون‌ شك‌، مثل‌ همة‌ مادران‌ تبليغاتي‌ از صفات‌ و خصوصيات‌ مادرانه‌ فقط‌ يك‌ لبخند دارد كه‌ آن‌ هم‌ قلابي‌ است‌. مدل‌ جديد توليدكنندگان‌ صابون‌، هر كه‌ باشد، به‌ محض‌ آن‌كه‌ در نقش‌ مادرانة‌ خود، روي‌ قالب‌هاي‌ بي‌قابليت‌ صابون‌، به‌ پيروزي‌هايي‌ برسد و ارباب‌ هنر نمايشي‌، خطوط‌ چهره‌ و اندامش‌ را با مفاهيم‌ مافوق‌ مادري‌ تأييد كنند، از عالم‌ مادرانه‌ جدا مي‌شود و در عالم‌ فيلم‌هاي‌ سكسي‌ ظهور مي‌كند و اين‌ سرنوشت‌ حتمي‌ همة‌ مادران‌ تبليغاتي‌ در همة‌ جوامع‌ است‌، به‌خصوص‌ در جوامعي‌ كه‌ اخيراً با برچسب‌ امكانات‌، ظهور و زاد و ولد مادران‌ تبليغاتي‌ را از طريق‌ تجارتي‌ كردن‌ اين‌ مفهوم‌، مهيا مي‌كنند.

پیمایش به بالا