فردوسي، مسائلشهروكوچه، 2 بهمن 1351، ش 1099
بر اساس يك گزارش روزنامهاي در زمينة اجاره نشيني خارجيها در تهران، آژانسها يا به عبارت بهتر، بنگاههاي مدرن معاملات ملكي كه فقط به تهية مسكن براي خارجيها اشتغال دارند، به نكتة مهمي اشاره كردهاند كه از جنبههاي گوناگون، قابل بحث است.
عوامل اين آژانسها، تلويحاً گفتهاند كه تا تيغشان بريده است، بريدهاند و اجاره بها را براي مستأجران فرنگي بالا بردهاند، اما اكنون لبة همان تيغ، خودشان را تهديد ميكند. بدين معني كه چون خارجيها از گراني غير عادي اجاره بها به ستوه آمدهاند، حالت دفاعي به خود گرفتهاند و از اجاره نشيني در ملك و خانة صاحبخانههايي كه دلباختة مستأجران فرنگي هستند، سرباز ميزنند.
عوامل مذكور اعتراف كردهاند كه به همين جهت، مبادرت به استخدام افراد موتور سوار و سه چرخه سواري به نام “گايد” نمودهاند و اين افراد، دائماً در كوچهها و خيابانهاي اعيان نشين، پرسه ميزنند تا شايد صاحبخانهها را به تخفيف در اجاره بها، وادار كنند. بدين ترتيب در عالم سودجويي، به نتيجة طبيعي و گريزناپذير مقاومت برميخوريم كه شايد از جنبههاي خاصي بتوان، به نام نوعي اعتصاب پنهاني از آن نام برد.
آژانسهاي مورد بحث كه تا كنون به علت دريافت كميسيون يا حق دلالي هنگفت، اجارهبها را زيركانه بالا ميبردند، چون به نقطة اوج منحني شغلي خود رسيدهاند، با خطرات تنزل درگير شدهاند و براي رفع خطر، دست به دامن گايد زدهاند تا به همان نقطهاي رجعت كنند كه مدتها پيش با اصرار و سماجت، از آن گذشتهاند. صاحبخانههاي فرصت طلب نيز كه به خوش حسابي و سخاوتمندي مستأجران پولدار فرنگي دل بستهاند، در مسير اين رجعت، احساس غبن ميكنند و جلب همكاري آنها بسيار دشوار شده است.اما از پيگيري مسائل مربوط به كشمكشهاي سودجويانه كه بگذريم، اين پديدة اجتماعي، از منظر وسيعتري هم قابل بحث است، بدين معني كه افزايش بيقاعدة اجاره بها براي مستأجران فرنگي، يكي از عوامل مؤثر در افزايش اجاره بها، براي انواع ديگر مستأجران است. چون همينكه نرخ كالايي بالا رفت، دارندگان اجناس مشابه (در كميتها و كيفيتهاي مختلف) افزايش نرخ را به مشتريان كوچكتر و فقيرتر تحميل ميكنند و در اين مسير سودجويانه و يك طرفه، كار بهجايي ميرسد كه اجاره بهاي يك كلبة بيرونق در جنوب و غرب و شرق شهر، به علت افزايش بيدليل نرخ اجاره بهاي يك خانة مجلل در شمال شهر بالا ميرود. اگر چه اين افزايش، نسبي است، اما چون درآمدها نيز نسبي است، تأثير ويرانگر آن بر اقتصاد همة خانوادههاي غيرفرنگي، آشكار ميشود.
ترديد نيست كه آزادي عمل آژانسها سرچشمهها را آلوده ميكند و از آنجا كه مسائل شهري در تمام مجاري شهر با شدت و ضعف جريان مييابد، آلودگي مزبور نيز از چنين خاصيتي بهرهمند است و مستأجران كوچك، چوب امكانات مستأجران بزرگ را ميخورند.
بدين ترتيب، نظام قانون عرضه و تقاضا، با دخالت آزاد آژانسهاي مورد بحث، ظالمانهتر عمل ميكند و جالب آن كه همزمان با مستأجران كوچك و آپارتمان نشين، مستأجران پولدار و زياده خواه فرنگي هم، به ستوه آمدهاند و با مقاومتي كه از خود نشان ميدهند، آژانسها را وادار كردهاند تا بهكمك گايد در به در به دنبال صاحبخانههاي قانعتر و محتاجتر، روانه شوند…