فردوسي، 6 آذر1351، ش 1091
در گوشه و كنار شهرهاي صنعتي باند سارقان خردسال كه به دزديدن لوازم اتومبيل و اشياء كوچك مانند راديو، ضبط صوت و…ميپردازند، پي در پي دستگير ميشوند. يكي از موارد بسيار شگفتانگيز باندبازي بچهها دستگيري افراد يك باند بود كه همة آنها بين 6 تا10 سال سن داشتند.
“خلف” رهبر 10 سالة باند سارقان پس از دستگيري به سرقتهاي مكرر اعضاي باند اعتراف كرد و بچة 8 سالة معاون او در بازجوييها گفت: «وسايل مسروقه را خيلي ارزان در بازار ميفروختيم، چون خريداران اين قبيل وسايل حاضر نميشوند قيمت اصلي اشياي سرقت شده را به ما بپردازند.»
اعتراضات رئيس 10 ساله و معاون 8 سالة باند سارقان خردسال (كه عموماً در سنين كودكستان و دبستان هستند) حاكي از آن است كه بچههاي بزهكار در جامعة مصرف چنان پيش رفتهاند كه با تشكيلات و سازمان بزهكاري بخوبي آشنا شدهاند، و در پناه ايجاد سلسله مراتب و تشكيل گروه و بازاريابي به خاطر فروش اشياي مسروقه چنان استادانه عمل ميكنند كه بايد براي مقابله با دستههاي جنايتكار و خطرناك و كارآموخته، آماده شد.
عمل سرقت به تنهايي گوياي واقعيت احتياج است و اگر از موارد بسيار استثنايي مانند گرايش رواني به دزدي و عادت به دزدي بگذريم، نوعي نياز فردي و اجتماعي را بازگو ميكند كه بهخصوص در اطفال و ماجراجوييهاي بچگانه به هم آميخته است. اما همين كه سخن از باند و تشكيلات و رئيس و معاون در ميان باشد، علاوه بر انگيزة نياز كه خود موضوع بحث وسيع ديگري است، انگيزة دلهرهآوري قابل جستوجو است كه بايد آن را از محتواي فكري فيلمهاي سينمايي، تلويزيوني، قصههاي مجلهاي و كتابهاي ارزان قيمت دست فروشهاي كنار خيابان بيرون كشيد، زيرا سرقت چنانچه با دانش تشكيلاتي و مالي مربوط به آن توأم شود، به عنصر معصومانة نياز اكتفا نميكند و سرانجام چنان جاهطلبانه پيش ميرود كه نوعي اشرافيت را در دنياي سارقان تشكيلاتي رسوخ ميدهد كه سرانجام به گانگستر بازيهاي خطرناك منجر ميشود.
بنابراين، توجه و گرايش بچههاي 6 تا10 ساله به تشكيلات و سازمان، تولد گانگستر بازي است كه به هيچوجه حاصل و نتيجة عوامل خاص و شرايط محيط زيست نيست و فقط اكتسابي است.
اتكا و اميد به معجزة مكتبهاي تأديبي و جرمشناسي و روانشناسي براي اصلاح وضع موجود، اميد بيهودهاي است، چون در شرايطي كه دانش بچهها در زمينة جرم و جنايت مرتباً از طريق وسايل ارتباط جمعي تكميل ميشود. چگونه ميتوان به تأثير اندرزها و توصيههاي خردمندانه پايه گذاران و پيروان مكتب جرمشناسي و دفاع اجتماعي اميدوار بود و با حربة آن با خطر مقابله كرد و يا حتي تظاهر به مقابله نمود؟
توصيههاي مكتب جرم شناسي كه به مسئلة تهذيب و مداواي مجرمان توجه دارد و همچنين دكترين مترقي و توسعه يافتة مكتب دفاع اجتماعي جديد كه تحولات عميقي را در نحوة تصحيح اخلاقي بچهها در جهان به وجود آورده است چگونه ميتواند در شرايط زماني و مكاني خاصي كه ايستادهايم دستمان را بگيرد؟
دفاع از نظرات اين مكتبها و اميد به تأثيربخشي آنها در صورتي ميسر است كه بتوان ارتباط فكري و عاطفي طفل بزهكار را از آثار و تراوشات دستگاههاي پخش نور و صدا كاملاً قطع كرد. در غير اين صورت و در حالي كه تدريس عمليات باندسازي و گانگستربازي بهگونههاي كهنه و نو، ادامه دارد، هيچيك از مكتبهاي اجتماعي، نميتواند به تنهايي و بدون همكاري و همگامي ساير سازمانهاي اجتماعي، همچون دم مسيحايي، ميل و اشتهاي به جرم و جنايت را از دل بچههاي گانگستر پيشه بركند. دارالتأديبها نميتوانند پايهگذار نهضت تهذيب اخلاق بچههايي بشوند كه در 6 سالگي عالم بر دقايق و ظرايف سرقت تشكيلاتي شدهاند و آن را به كمك تصاوير زنده و گويا فرا گرفتهاند.
اقدامات ناهماهنگ سازمانها و فعاليت هاي اجتماعي كه دائماً در نفي هدف هاي يكديگر گام برميدارند، باعث شده است كه همة بچهها، مرفه يا بيخانمان، درآغوش خانواده يا دور از آن، رموز و فنون جرم و جنايت گروهي را از طريق وسايل سمعي و بصري بياموزند و سپس در دارالتأديبها و زندانها كه تا كنون در جهان معجزهاي از آنها ديده نشده است از طريق دوستان آموختهتر و ماهرتر، دانش خود را تكميل كنند و احتمالاً طرح تشكيلاتي باندهاي ديگري را در همانجا بريزند ! بنابراين شگفت انگيز نيست اگر ميبينيم كه گناه اعمال و رفتار گانگسترهاي كوچولو، اين پديدهها و محصولات فعاليتهاي ناهماهنگ اجتماعي، به گردن باريكتر از موي افراد خانواده، پدر و مادر ناسازگار و آموزگاران خشن و روان شناسان نابخرد مدرسهها گذاشته ميشود و هشيارانه، تمام كمبودهاي تربيتي دستگاههاي ارتباط جمعي كه تنها مراجع تقليد بچههاي اين عصر است، ناگفته ميماند، در حالي كه اگر تهذيب خلق و خوي بچهها واقعاً مورد توجه است و اعتقاد عمومي بر اين استوار شده است كه از ظرفيت روحي، هنري، ادبي و علمي بچهها بهره برداري بشود، چرا از مؤثرترين وسيله كه دستگاههاي انتشاراتي است استفاده نميكنند و چرا همة رشتههايي را كه با خون دل در خانواده و شايد هم در مدرسه به دست ميآيد، در كارآگاه پرفسون وسايل سمعي و بصري پاره ميكنند.