فردوسي، 13 آذر1351، ش 1092
جنبشهاي آزاديبخش ملل آفريقايي موقتاً خاموش به نظر ميرسد و در هياهوي بحران هندوچين و خاورميانه، رويدادهاي قارة آفريقا از ديدة تيزبين مردم جهان دور نگه داشته شده است. با اين حال صدور پيدرپي قطعنامههاي سازمان ملل متحد، واقعيت وجود بحرانهاي خفته در دل آفريقا را آشكار ميكند.
نخستين قطعنامه كه صادر شد و از هماكنون ميتوان ادعا نمود كه بي اعتبار است،بر حقانيت جنبشهاي آزاديبخش سرزمينهاي آفريقايي پرتغال صحه گذاشت و اعلام داشت: «جنبشهاي آزاديبخش سرزمينهاي آنگولا، موزامبيك و گينه را نمايندگان واقعي ملت هاي مذكور مي شناسد و به كشورها و سازمانهاي ويژة سازمان ملل متحد توصيه ميكند كه در مورد مسائل مربوط به اين سرزمينها مستقيماً با نمايندگان جنبشها تماس بگيرند.»
همچنين طي اين قطعنامه از كشورهاي عضو سازمان نظامي پيمان آتلانتيك شمالي خواسته شد كه از كمك به پرتغال خودداري كنند، قطعنامة مورد بحث با 98 رأي موافق در برابر 6 رأي مخالف و تعدادي رأي ممتنع به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد.
نخستوزير پرتغال، هشيارانه و با پشتگرمي به آراي مخالف كه رأي دو قدرت صاحب حق”وتو” (انگلستان و آمريكا) جزو آن بود، بلافاصله مفاد قطعنامهاي را كه مورد موافقت نمايندگان بيشتر ملل جهان قرار گرفت، بي اثر تلقي كرد و در يك نطق تلويزيوني به صراحت گفت: «پرتغال با جنبشهاي آزاديبخش مذاكره نميكند.» و بدين ترتيب يك بار ديگر قدرت و خواستة اقليت بر منافع و آرزوهاي اكثريت چيره شد و نيروي ناشي از 98 رأي موافق در برابر قدرت جادويي 6 رأي مخالف كه آراي دو دولت صاحب حق “وتو” را در بر ميگرفت، به سختي تخطئه شد.
همزمان با تصويب قطعنامة مذكور، پارلمان انگليس به ادامة محدوديت عليه رودزيا رأي داد و اعلام كرد كه محدوديتهاي اقتصادي كه از 7 سال پيش (هنگام اعلام استقلال يكجانبة يان اسميت) وضع شدهاند تا 1973 يعني تاريخ رأي گيري آينده مجلس عوام انگلستان به قوت خود باقي است.
در مورد اثرات اجرايي تصميم پارلمان انگلستان، با توجه به ستمهايي كه طي سالها و بهخصوص در مدت 7 سال بر اكثريت سياهپوستان رودزيا گذشته است، گريزي نيست جز آنكه با يأس و بدبيني منتظر نتايج شوم آن به سر بريم و به هيچ خوش باوري ساده لوحانهاي تن ندهيم، زيرا نمونة دلخراش اين تصميمات ظاهر فريب، ديوار چركيني است كه دو نوع زندگي بدوي و مدرن نژادهاي سياه و سفيد را در رودزيا از يكديگر جدا كرده است و بدون شك رأي پارلمان انگليس مانند آراي متعدد ديگري كه در مدت 7 سال در همين زمينه صادر شده و به ثمر نرسيده، نقش برآب است.
از زماني كه يان اسميت در رودزيا اعلام استقلال كرد و ارادة چاره جويان عصر بر اين قرار گرفت كه او را در تنگناي محاصرة اقتصادي مرعوب و مغلوب كنند تا امروز كه 7 سال از آن ايام ميگذرد، محاصرة اقتصادي رودزيا پيدرپي با سرپنجة قدرتهاي بزرگ و به كمك خاك ساير مستعمرات آفريقايي شكسته شده و ديوار جدايي بين مردم سياه و سفيد در آن سرزمين بالا رفته است، از جمله دولتهايي كه محاصره را بهطور آشكار شكستند، دولت آمريكا بود كه به صراحت ورود فلز مورد نياز صنايع خود يعني كروم را از رودزيا آزاد اعلام كرد و بر اعتبار آراي بشردوستانهاي كه نمونهاش اخيراً از پارلمان انگلستان گذشت، خط بطلان كشيد.
هنوز تب آفريقا زدگي در محافل جهاني خاموش نشده بود كه قطعنامة ديگري از مجمع عمومي سازمان ملل متحد گذشت و بر اساس آن، وضع مجازاتهاي اقتصادي به نام يك وسيلة مؤثر جهت يافتن راه حلهاي مسالمت آميز در مورد مسائل ناشي از تبعيض نژادي آفريقاي جنوبي معرفي شد. اين قطعنامه نيز كه فشار بر مخالفان تبعيض نژادي را محكم ميكند با 100 رأي موافق در برابر 4 رأي مخالف و تعدادي ممتنع به تصويب رسيد. كشورهاي آمريكا، انگلستان، پرتغال و آفريقاي جنوبي به آن رأي مخالف دادند.
رقم 100 رأي موافق كه موجب تصويب اين قطعنامه شده است چنان اغواگر به نظر ميرسد كه يك ناظر خوشبين را به سلطه و برتري حق بر باطل اميدوار ميكند و چنان انگيزة خوش باوري و ساده انديشي ميشود كه 4 رأي مخالف در برابر آن اكثريت عظيم، قابل اغماض است، اما اگر آثار بزرگ ارقام كوچك را در تاريخ جهان و بهخصوص در آرشيو سازمان ملل متحد مرور كنيم ميبينيم كه علت عدم تأثير اين قطعنامه نيز مثل ساير قطعنامهها، همين آراي معدود و مخالف است و چنانچه ارقام 100 و 4 جابه جا ميشد يعني رقم 4 در جاي موافقان قرار ميگرفت، شايد اميد به اجراي قطعنامه بيش از امروز بود كه رقم شادي آفرين 100 را در گروه موافقان ميبينيم !
تنها اشاره به اين واقعيت كافي است كه سبب بيرون آمدن آفريقاي جنوبي از گروه استرلينگ اين بود كه با توجه به ذخاير طلايي كه دارد، قيمت ليره، 5 درصد پايين آمد و ليرة استرلينگ دچار خطر شد.
بنابراين در شرايطي حيات اقتصادي كشورهاي صاحب حق وتو به شريان منابع طبيعي آفريقا تا بدين حد پيوسته است چگونه ميتوان كوششهاي سازمان ملل متحد را تقويت صلح و ايجاد مساوات، جدي گرفت ؟!
مجمع عمومي سازمان ملل متحد در هفتهاي كه گذشت به تصويب قطعنامههاي ياد شده كه عموماً ضد راسيسم بود اكتفا نكرد و در يك حالت استثنايي و هيجان زده به فاصلة چند ساعت، قطعنامههاي مشابه ديگري تصويب نمود كه بر اساس يكي از آنها مقرر شد دربارة پخش اخبار مربوط به تبعيض نژادي تسهيلاتي فراهم بشود.
در قطعنامة ديگر، مجمع عمومي به موضوع صندوق مورد توجه مخصوص سازمان ملل متحد به آفريقاي جنوبي، بذل عنايت نمود و ضمن يك قطعنامة تكميلي از دولت آفريقاي جنوبي خواسته شد كه هر چه زودتر به شكنجة جسمي و روحي زندانيان پايان بدهد.
بنابراين همة قطعنامههايي كه در روزهاي اخير از تصويب بزرگترين اجتماع جهاني گذشت در يك نقطة خاص، مشترك بودند و آن هم دلسوزي به خاطر نژاد سياه است كه نه تنها در زندانهاي سفيدپوستان در قارة آفريقا، بلكه در صحنة اجتماع پيشرفتهترين و آزادترين قارة جهان، دچار شكنجه جسمي و روحي است و بدون ترديد، هفتة گذشته كه همة عوامل قراردادي و تصويب نامهاي و پارلماني به نفع نژاد سياه بود، افراد اين نژاد مثل هفتههاي پيش، در تب و تاب نابرابري به سر ميبردند.
انبوه قطعنامهها و تصميمات بشردوستانهاي كه از هماكنون به نام تازهترين هداياي سازمان ملل متحد راهي آرشيو است، چراغي را در دل آنها روشن نكرد و فقط ميتوان به اين دلخوش بود كه هفتة گذشته، هفتة همدردي و دلجويي از آفريقا و پند و اندرزگويي به استعمارگران قديمي و با سابقه بود كه البته گوش خود را با آهنگ اعتراض صاحبان اصلي آفريقا تا آنجا كه ممكن باشد، نميآزارند.
در اثناي تصويب و اعلام همين قطعنامههاي تكراري و متحدالشكل و پس از نطق نخست وزير پرتغال، چريكهاي جبهة آزاديبخش موزامبيك، ناباوري خود را نسبت به محتواي اجرايي اين قبيل همدرديها با انفجار در راه آهن بندر «بئيرا-تت» نشان دادند.
بنابراين فقط گروههاي ستمديده و از جان گذشته آفريقايي هستند كه اگر چه ياراي مقابله با صاحبان حق وتو را ندارند، اما بر همه روشن است كه يك دورة زماني بزرگ از تاريخ آينده را به مبارزات خود اختصاص خواهند داد و در گرماگرم رويدادهاي آيندة جهان، گرمتر و خستگي ناپذيرتر از پيش خواهند درخشيد و شايد در گرماي مبارزه، با دست خويش همة تصويب نامهها و قطعنامهها بلااجرا و به خون نشستة مجامع بينالمللي را به موقع اجرا بگذارند.
بدون شك تا طلوع آن صبح، همة راه حلهاي پيشنهادي وتوصيهاي كه از طرف محافل غير آفريقايي صادر ميشود، در حد چاره جوييهاي موقتي است و دريچهاي است كه فقط طغيان و انفجار و تجلي واقعيتها را به بعد موكول ميكند.