فردوسي، 14مرداد 1353
صاحبنظران ميگويند: سينه زنان در مغرب زمين چنان عادي شده كه ديگر جلب توجه نميكند و اين بدان معني است كه در آن ديار، برجستگيهاي سينه زنان هم بدون جاذبه شده! و بدين ترتيب غدد سينههاي زنانه از نظر مردان اروپايي و امريكايي فقط براي تغذيه و بقاء نسل انسان ميآيد ولاغير !
بيترديد اگر تمام عقايد صاحبنظران مغرب زمين را در زمينه امور جنسي و تفنني بپذيريم، نظريه اخير را رد ميكنيم چون اختلاف سليقه ايرانيها با فرنگيها در زمينه جاذبه زنانه از آنجا معلوم ميشود كه در فيلمهاي فارسي هر چه غدد سينه زنان را بزرگتر جلوه دهند، گيشه به پول بيشتري دست مييابد! به همين علت است كه آقايان فيلمساز و سينهشناس ايراني، هميشه تكههايي از فيلمهاي فارسي (بومي!) را براي آگهي تجارتي (يا به قول گويندگان جديد تلويزيون، پيام بازرگاني) انتخاب ميكنند كه سينهها را در مقياس بزرگ و حتي غيرعادي آشكار كند و در صورت امكان، به كمك فنون مونتاژ ترتيبي ميدهند كه حركات سينههاي عظيمالجثه در جهات چهارگانه مشرق و مغرب و شمال و جنوب، به خوبي هدايت بشود! بنابراين با وجود روحيه مقلدي كه داريم، عقيده جديد مدسازان و زيبايي شناسان جنسي غربي را نخواهيم پذيرفت و پيامهاي بازرگاني بهترين شاهد براي اين استقلال رأي خواهد بود!