فيشر قهرمان‌ شد، اما شخصيت‌ انساني‌ و اعتبار فكري‌ را باخت‌!

پست ایران ۱۳۵۱

فيشر پيروز شد، اما اين‌ موفقيت‌ از نوع‌ پيروزي‌ روشنايي‌ بر تاريكي‌ نيست‌ كه‌ تا دنيا، دنياست‌ ادامه‌ داشته‌ باشد.

پيروزي‌ فيشر در قلمرو انديشه‌ به‌ تنهايي‌ و فارغ‌ از برداشت‌هاي‌ تبليغاتي‌ در خور تحسين‌ است‌ اما دريغ‌ و افسوس‌ كه‌ شطرنج‌ با همة‌ حرمت‌ و درخشندگي‌ معنوي‌، در دام‌ تبليغات‌ اسير شد و قهرمانان‌ شطرنج‌ كه‌ قهرمانان‌ انديشه‌ هستند، آلودة‌ نيرنگ‌هاي‌ تبليغاتي‌ و توصيه‌ها و دستورات‌ آژانس‌هاي‌ مربوطه‌ شدند.

فيشر كه‌ در دنياي‌ انديشه‌ وسعت‌ نظر دارد و به‌ همين‌ علت‌ به‌ ورزش‌ فكري‌ پرداخته‌ است‌، اسير ظواهر فريب‌ دهندة‌ تبليغات‌ شد و به‌ مرز خودفريبي‌ كه‌ آغاز خودفروشي‌ است‌ رسيد.

فيشر پس‌ از پيروزي‌، دچار خلاف‌انديشي‌ شد و مانند محمدعلي‌ كلي‌ قهرماني‌ كه‌ فقط‌ به‌ قدرت‌ بازو و رقص‌ پا مي‌باليد فرياد برآورد كه‌: «من‌ هميشه‌ قهرمان‌ خواهم‌ ماند».

      بدين‌ ترتيب‌ فيشر در لباس‌ گلادياتورهاي‌ رومي‌ ظاهر شد و مرز بين‌ مبارزة‌ فكري‌ و مبارزة‌ جسمي‌ را نشناخت‌.

مبارزة‌ فيشر و اسپاسكي‌ در چند هفتة‌ گذشته‌ وقايع‌ روز را تحت‌الشعاع‌ قرار داده‌ بود، به‌خصوص‌ كه‌ فيشر بنا به‌ توصيه‌هاي‌ رهبران‌ و مسئولان‌ امور تبليغاتي‌ خود مانند محمد كلي‌ رفتار مي‌كرد. البته‌ انتقاد از روش‌ و روحية‌ گلادياتوري‌ فيشر در عرصة‌ بازي‌هاي‌ فكري‌، به‌ آن‌ معني‌ نيست‌ كه‌ بر اسپاسكي‌ شكست‌ خورده‌ دل‌ بسوزانيم‌ چون‌ اهل‌ مبارزه‌ به‌ دلسوزي‌ و شفقت‌، نيازي‌ ندارد، اما بايد اين‌ نكته‌ را يادآور شويم‌ كه‌ فيشر مسابقه‌ را برد اما شخصيت‌ انساني‌ و اعتبار فكري‌ را باخت‌.

به‌ عبارت‌ بهتر فيشر در اثر وسوسه‌هاي‌ فريب‌ دهندة‌ آژانس‌هاي‌ تبليغاتي‌، چنان‌ رفتار كرد كه‌ به‌ هيچ‌ عنوان‌، با روحية‌ پرتوان‌ و بي‌نياز از عربده‌جويي‌ يك‌ قهرمان‌ شطرنج‌ مناسب‌ نبود.

متأسفانه‌ در عرصة‌ اين‌ مبارزه‌، ابناي‌ بشر از يك‌ دل‌خوشي‌ اصيل‌ ديگر محروم‌ شدند، شطرنج‌ هم‌ آلودة‌ سياست‌ شد و لذت‌هاي‌ فكري‌ حاصله‌ از پيكار شطرنج‌، وضعي‌ مشابه‌ فوتبال‌ و بوكس‌ پيدا كرد و در نتيجه‌ قهرمان‌ جهاني‌ شطرنج‌ همان‌ كلمات‌ و جملاتي‌ را گفت‌ كه‌ قبلاً قهرمان‌ پر مدعاي‌ بوكس‌ جهان‌ اظهار داشته‌ بود!

با اين‌ ترتيب‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ روح‌ محمدعلي‌ كلي‌ در قالب‌ فيشر دميده‌ شده‌ و اين‌ هر دو كه‌ قربانيان‌ تبليغات‌ هستند و بازو و انديشه‌ نيرومند خود را در اختيار آژانس‌هاي‌ تبليغاتي‌ گذاشته‌اند، نابخردانه‌ فرياد كشيده‌اند: «من‌ هميشه‌ قهرمان‌ خواهم‌ بود»

آن‌ها در اين‌ شرايط‌، غافل‌ شده‌اند كه‌ فاصله‌ «قهرمان‌ بودن‌» و «قهرمان‌ نبودن‌» چندان‌ نيست‌ و فيشر در جهان‌ انديشه‌ در همان‌ راهي‌ گام‌ نهاد و پيش‌ رفت‌ كه‌ محمدعلي‌ كلي‌ قبلاً در عالم‌ زور بازو پيموده‌ است‌ زيرا آژانس‌هاي‌ تبليغاتي‌ در هر دوره‌ از زمان‌ بر اساس‌ اوضاعِ روز و به‌ خاطر منافع‌ غير انساني‌ و مالي‌ خود، قهرمانان‌ تازه‌اي‌ را به‌ جهانيان‌ تحويل‌ مي‌دهند!

پیمایش به بالا