فردوسي، مسائلشهروكوچه، 16بهمن1351، ش 1101
رئيس اتحادية صنف آرايشگران تهران كه اينك ساندويچ فروشي ميكند، در پاسخ به يكي از خبرنگاران مطبوعات گفته، تغيير شغل من و آرايشگران تهران، يك واقعيت است. آرايشگران در بعضي محلهها، تاكسي و تاكسيبار خريدهاند و در بعضي ديگر، ساندويچ فروشي دائر كردهاند ولي در بيشتر نقاط تعطيل شدهاند، در حال حاضر صدها آرايشگاه در تهران به حالت تعطيل درآمده و در مدت چند ماه گذشته، حتي يك درخواست پروانة آرايشگاه به اتحاديه نرسيده است. در گذشته، مردم مقيد به اصلاح سر و صورت بودند، زودزود به حمام ميرفتند و آرايشگاهها و حمامها حداقل 12 ساعت شبانه روز بهطور فشرده كار ميكردند و حالا هيپيها مقيد به هيچ قيد و بندي نيستند و اشاعة اين روش، كار صنف ما و گرمابهداران را خراب كرد و تعداد مشتريهاي گرمابه و آرايشگاه كاهش يافته است. كساني كه هنوز به آرايشگاه ميآيند، تعدادشان به شدت رو به كاهش است.
تعطيل يا نيمه تعطيل شدن مراكز فعاليت مربوط به يك صنف و گروه شغلي، اگر حوادث خاصي مانند جنگ و بحران اقتصادي پيش نيايد، تدريجي است و در صورت لزوم، از بررسي اسناد و سوابق تاريخ صنوف، ميتوان به چگونگي جابهجايي صنوف و مرگ يك صنف كه به ظهور صنف ديگرمنجر ميشود پي برد. اما رواج مد و مدخواهي و سهولتي كه در ارائة نمونههاي مد در سراسر جهان به وجود آمده، بر طبيعت كند و تدريجي جابهجايي صنوف و مشاغل اثر گذاشته است، بهطوري كه به قول رئيس اتحادية صنف آرايشگران، ظهور هيپيگري در غرب، سقوط و ورشكستگي آرايشگران تهراني را به وجود آورده و چارچوب اقتصاد آنها را، از هم پاشيده است.
حالت هيجاني و بيقراري مردم اين جامعه كه تا كنون در راه دنبالهروي و تبعيت كامل از جنبههاي آسان و بي دردسر زندگي غربي، سربه هر سويي كوبيدهاند، هميشه عامل تغيير و تبديلهاي غير طبيعي و افراطي بوده است كه تقليد از سرو وضع ظاهري هيپيها و عدم توجه به تأثير جهاني آنها را ميتوان به عنوان يك نمونة جديد، مورد بحث قرار داد.
مفهوم هيپي در زبان كنوني ما، به علت نمونههاي ظاهرساز و بيكارهاي كه مردم كوچه و بازار از هيپي جماعت ديدهاند، به كلي دگرگون شده و بهجرئت ميتوان گفت كه نزد مردم، در طبقات مختلف اجتماعي كلمة هيپي، نوع خاص و زنندهاي از فحش و ناسزاگويي تلقي ميشود و آن را مانند كلمة “ژيگولو” به كار ميبرند، با اين تفاوت كه مشخصات ظاهري يك ژيگولو، نظافت و عطر و آراستگي او بوده و هست در حالي كه، هيپي تركيبي است از همة زشتيها و بيبندوباريها و عفونتها.
بنابراين، هيپيگري كه توانست به نام يك جنبش و با وجود آثار بد و انحرافي كه در سراسر جهان بر جاي گذاشت، دنيا را تحت تأثير آرمانهاي خود قرار دهد و نقش انديشة خود را بر سرنوشت سياسي سياستمداران، دولتها و قدرتهاي بزرگ، حك كند و عامل مؤثري در پايان جنگ ويتنام به حساب آيد و در غرب، ويلي برانت را بر اريكة قدرت بنشاند، در جامعه ما فقط از جنبههاي تنبل پروري، بياعتنايي به حفظ ظاهر و خلاصه آسان طلبي مورد توجه قرار گرفت و چندان پيرو دلباخته به دست آورد كه ورشكستگي يك صنف كم درآمد را سبب شد و ضمناً به نام فحش جديدي نيز در فهرست فحشهاي متداول و متعدد ما به ثبت رسيد. بدين ترتيب بخشي از جامعهاي كه نيم قرن طول كشيد تا خود را به گرمابه و سلماني عادت دادند، در مدتي كمتر از 6 ماه، گرمابه و سلماني را ترك كردند و به قول رئيس اتحادية مذكور، حتي كارگران ساختمان و گلگيرسازها هم هيپيوار، موي سروصورت خود را حفظ ميكنند.
واقعيت اين است كه دنبالهروي از يك پديده در عالم مد، آنچنان گناه و تقصيري نيست كه قابل سرزنش و برآشفتگي و دلسوزي باشد، زيرا اگر مفهوم خاص و ريشه داري را لوث نكند و از كارآيي جامعه نكاهد، جاي ايراد و انتقادي ندارد. اما چگونه است كه آرمانها، جنبشها، روشها و همه پديدههايي كه در اصل مد نيست و يك ضرورت و نياز شديد جهاني است، همين كه راه به سوي جامعة ما ميجويد، به كلي رنگ ميبازد و پس از چند صباحي، تخطئه و خرد و مسخ ميشود؟
ترديدي نيست كه بايد در مسير اين دگرگوني و مسخ شدگي، ميل و گرايش به ساده طلبي و آسان پذيري را به نام يك عامل مؤثر به حساب آورد، زيرا براساس همين گرايش اجتماعي، يك مفهوم جهاني را بدون درك محتواي واقعي و فقط درشكل ظاهري و قالبي پذيرا ميشويم و به آن ميآويزيم.
نمونههاي كثيف، بيكار و بازاري مقلدان هيپيگري سبب شد كه مردم اين جامعه، از ابراز وجود هيپيهاي اصيل در همه جريانهاي اقتصادي سياسي و اجتماعي دنياي معاصر، بيخبر باقي بمانند و از شواهد و مدارك مربوط به تأثير و نقش آنها، بيتفاوت و يا ناسزاگويان بگذرند.
سرنوشت غيرطبيعي هيپيگري در جامعة ما اعدام يك آرمان خوب، به وسيله نمونههاي بد و بيايمان از پيروان آن تلقي ميشود و اين همان عامل شناخته شدهاي است كه مردم كوچه و بازار را كه بسيار نكته سنج و تيزهوش هستند، از جنبههاي مثبت آرمانهاي خوب و مثبت اجتماعي نااميد و متنفر و گريزان ميكند.