زهر خند مردم‌ فيليپين‌ هديه‌ به‌ ملكه‌ زیبایی!

 فردوسي‌، 14 مرداد 1353، ش‌ 1176

نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ در جريان‌ برگزاري‌ مسابقه‌ ملكه‌ زيبايي‌ جهان‌، مانور ظالمانه‌اي‌ داد كه‌ براي‌ بودجه‌ ضعيف‌ فيليپين‌، ميليون‌ها دلار خرج‌ برداشت‌. نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ در هفته‌ گذشته‌ اعلام‌ كرد كه‌ با ايجاد باران‌ مصنوعي‌ از رسيدن‌ يك‌ طوفان‌ سهمگين‌ به‌ مانيل‌ در روزهاي‌ برگزاري‌ مسابقه‌ ملكه‌ زيبايي‌ جلوگيري‌ كرده‌ است‌ و مسابقه‌ را نجات‌ داده‌ است‌! مسابقه‌ ملكه‌ زيبايي‌ در تئاتري‌ كه‌ با صرف‌ چندين‌ ميليون‌ دلار در مانيل‌ برپا شده‌ انجام‌ گرفت‌ و يك‌ سرهنگ‌ هوايي‌ فيليپين‌ ضمن‌ برگزاري‌ آن‌ شادمانه‌ گفت‌:«خوشحالم‌ كه‌ موفق‌ شديم‌ از رسيدن‌ توفان‌ به‌ مانيل‌ جلوگيري‌ كنيم‌، هواپيماهاي‌ نيروي‌ هوايي‌ با مصرف‌ يكصد هزار كيلوگرم‌ كلريدكلسيم‌ و يدورنقره‌ محلول‌ و مواد شيميايي‌ ديگر در 100 كيلومتري‌ مانيل‌ باران‌ سختي‌ به‌وجود آوردند و ديواري‌ از باران‌ جلوي‌ توفان‌ كشيدند. با اين‌ تدبير، توفان‌ به‌ علت‌ تغيير درجه‌ حرارت‌، تغيير جهت‌ داد و منحرف‌ شد. باران‌ مصنوعي‌ كه‌ با اين‌ همه‌ تفاخر و تظاهر مورد بهره‌برداري‌ نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ قرار گرفت‌ مانند ديگر تجهيزات‌ فيليپين‌، يك‌ كالاي‌ وارداتي‌ است‌ كه‌ از دامان‌ نيروي‌ هوايي‌ ما در آمريكا به‌ نيروي‌ پول‌ جدا شده‌ و در فيليپين‌ مثل‌ يك‌ بچه‌ حرامزاده‌ و همچون‌ يك‌ حقه‌ تبليغاتي‌ كه‌ با خصوصيات‌ جامعه‌ فيلي‌پين‌ كمترين‌ تجانسي‌ ندارد، به‌ كار برگزاري‌ انتخاب‌ ملكه‌ زيبايي‌ جهان‌ آمده‌ است‌!

      وزارت‌ دفاع‌ آمريكا چندي‌ پيش‌ براي‌ آن‌كه‌ بهره‌برداري‌ از سلاح‌ جديد جنگي‌، يعني‌ باران‌ مصنوعي‌ را به‌ نام‌ خود در دفتر اختراعات‌ و اكتشافات‌ مهم‌ نظامي‌ دنيا ثبت‌ كند، گزارشي‌ از عمليات‌ ارتش‌ آمريكا در فاصله‌ سال‌هاي‌ 1967 تا 1972 در ويتنام‌ در اختيار كميته‌ فرعي‌ اقيانوس‌ها و محيط‌ زيست‌ سنا قرار داد كه‌ از بعضي‌ لحاظ‌ با موضوع‌ اين‌ بحث‌ رابطه‌ دارد.

      به‌ موجب‌ گزارش‌ مورد اشاره‌ در خلال‌ جنگ‌هاي‌ ويتنام‌، به‌ منظور جلوگيري‌ از رخنه‌ نيروهاي‌ ويتنام‌ شمالي‌ به‌ جنوب‌، نيروي‌ هوايي‌ آمريكا براي‌ طولاني‌تر كردن‌ فصول‌ باراني‌ و ايجاد مانع‌ در برابر عبور نيروهاي‌ ويتنام‌ شمالي‌ در جاده‌ها، با 2602 پرواز، ابر مصنوعي‌ به‌وجود آورده‌ است‌. هزينه‌ اين‌ عمليات‌ كه‌ اصطلاحاً «پرواز براي‌ كشت‌ دانه‌هاي‌ ابر» خوانده‌ مي‌شود، سالانه‌ بالغ‌ بر 6/3 ميليون‌ دلار بوده‌ است‌. اين‌ عمليات‌ نخستين‌ بار در سال‌ 1966 در لائوس‌ اجرا شد و سپس‌ در كامبوج‌ و ويتنام‌ شمالي‌ و ويتنام‌ جنوبي‌ نيز به‌ كار رفت‌. يك‌ مرجع‌ آمارگيري‌ عقيده‌ دارد با اين‌ عمليات‌ ابرزايي‌، ميزان‌ ريزش‌ باران‌ را در مناطق‌ معيني‌، تا 30 درصد افزايش‌ داده‌ و رسيدن‌ ساز و برگ‌ نظامي‌ دشمن‌ را از جاده‌ هوشي‌مينه‌ كند كرده‌ است‌.

      اگر رابطه‌ها را از نظر دور نداريم‌ و دقايق‌ و ظرايف‌ موجود در عمليات‌ زايش‌ ابرهاي‌ مصنوعي‌ را با وجود هزينه‌ گزافي‌ كه‌ بايد براي‌ اين‌ كار متحمل‌ شد، دريابيم‌، مي‌توانيم‌ بر حدود رابطه‌ صميمانه‌ دو نيروي‌ هوايي‌ آمريكا و فيليپين‌ كه‌ در واقع‌ مادر و فرزند مهربان‌ و هم‌رازي‌ هستند به‌ خوبي‌ آگاه‌ بشويم‌. زيرا هر دو نيرو، ابرها را به‌ ضرر مردمان‌، آبستن‌ كرده‌اند و بارش‌ رحمت‌ را به‌ نوعي‌ سلاح‌ جنگي‌ ويرانگر و حقه‌ پرخرج‌ تبليغاتي‌ بدل‌ ساخته‌اند.

      اگر خداوند نيز ابرهاي‌ حيات‌بخش‌ را به‌ اين‌ قبيل‌ وسايل‌ و ابزار ظلم‌ و زورگويي‌ و اجحاف‌ تبديل‌ مي‌كرد، اكنون‌ در تمام‌ پهنه‌ خاك‌، يك‌ موجود زنده‌، حتي‌ در حد حقير «تك‌ ياخته‌اي‌»ها نمي‌زيست‌.

      مردم‌ قهوه‌اي‌ رنگ‌ و كوچك‌ اندام‌ فيليپين‌ كه‌ نشانه‌هاي‌ وضع‌ نامساعد اقتصادي‌ را تا مغز استخوان‌ باور كرده‌اند و براي‌ يافتن‌ مشاغل‌ پست‌، به‌ سرزمين‌هاي‌ دوردست‌، از جمله‌ به‌ آمريكا مي‌كوچند، نمي‌توانند با شنيدن‌ گزارش‌ متظاهرانه‌ نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ كه‌ انباشته‌ از خودنمايي‌هاي‌ غلط‌ نظامي‌ است‌،اظهار شادماني‌ و اميدواري‌ و خوش‌ بيني‌ كنند و با سرهنگ‌ هوايي‌ مدنيا به‌ همزباني‌ بنشينند. عدم‌ شركت‌ مردم‌ در شادماني‌ و سرور نابهنگام‌ و نابجاي‌ نيروي‌ هوايي‌، در شرايطي‌ كه‌ غرق‌ در انواع‌ فقر-اختلاف‌- بيكاري‌- كمبود- شورش‌- كمپاني‌هاي‌ خارجي‌ و خطرات‌ تجزيه‌ هستند، البته‌ موجه‌ و منطقي‌ است‌. زيرا آن‌هابه‌ خوبي‌ مي‌دانند نيروي‌ نظامي‌ فيليپين‌ همانقدر كه‌ در آبستن‌ كردن‌ ابرها و دلربايي‌ از ملكه‌هاي‌ زيبايي‌ جهان‌، موفق‌ به‌ نظر مي‌رسد، در مواجه‌ با شورش‌هاي‌ داخلي‌ عاجزانه‌ عمل‌ مي‌كند. زيرا طاقت‌ و توان‌ شورشيان‌ براي‌ ادامه‌ مبارزه‌ به‌ حدي‌ است‌ كه‌ بنا بر اظهارات‌ كارشناسان‌ نظامي‌ فيليپين‌ به‌ منظور نابودي‌ با اسارت‌ هر مسلمان‌ به‌ ده‌ سرباز كاركشته‌ و از جان‌ گذشته‌ نياز دارند!

      نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ لابد براي‌ سرپوش‌ گذاشتن‌ بر حقايق‌ موجود در فيليپين‌ و به‌ خاطر آبروداري‌، در صدد جلب‌ قلوب‌ توريست‌هاي‌ جهان‌ است‌ و مي‌خواهد اين‌ نكته‌ وارونه‌ و بي‌اساس‌ را تلقين‌ كند كه‌ ثبات‌ و رفاه‌ مردم‌ فيلي‌پين‌ تا به‌ حدي‌ است‌ كه‌ ميليون‌ دلار پول‌ نقد به‌ صورت‌ تركيبات‌ گران‌ قيمت‌ شيميايي‌، به‌ كام‌ ملكه‌ زيبايي‌ جهان‌ ريخته‌ مي‌شود و نيروي‌ هوايي‌ آن‌ كشور چندان‌ دور از خطر شورش‌هاي‌ داخلي‌ است‌ كه‌ وظيفه‌ آبستن‌ كردن‌ ابرها را بعهده‌ گرفته‌ و در اين‌ طريق‌ به‌ سرعت‌ پيش‌ رفته‌ است‌ !

      ريشه‌ شورش‌ مسلمانان‌ فيليپين‌ با ساير جنبه‌هاي‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ و سياسي‌ آن‌ كشور بستگي‌ دارد و مداخله‌ كمپاني‌هاي‌ خارجي‌ كه‌ به‌ قصد تصاحب‌ منابع‌ حياتي‌ فيلي‌پين‌ انجام‌ مي‌شود، مركز تمام‌ وقايع‌ است‌.

      مسلمانان‌ فيليپين‌ در حدود دو سال‌ پيش‌ نسبت‌ به‌ تبعيض‌ موجود ميان‌ بسيجيان‌ و مسلمانان‌ معترض‌ شدند و از همان‌ هنگام‌ مخالفت‌ با دولت‌ را آغاز كردند.اعتراض‌ مسلمانان‌ سرانجام‌ به‌ ايجاد نهضت‌ اسلامي‌ منجر شد. نهضت‌ مذكور خواهان‌ تشكيل‌ يك‌ كشور اسلامي‌ مستقل‌ در شبه‌ جزيره‌ «مينداناتو» و «سولو» است‌. امروز 80 درصد از جمعيت‌ 35 ميليوني‌ فيليپين‌ را مسيحيان‌ كاتوليك‌ تشكيل‌ مي‌دهند. در قرن‌ نوزدهم‌ همه‌ جمعيت‌ مجمع‌الجزايري‌ جنوبي‌ فيلي‌پين‌ مسلمان‌ بودند، ولي‌ در سال‌ 1898 كه‌ آمريكا به‌ حكومت‌ سيصدساله‌ اسپانيايي‌ها در فيليپين‌ پايان‌ داد، بسياري‌ از مسيحيان‌ فيليپين‌ كه‌ در نقاط‌ پرجمعيت‌ شمال‌ كشور زندگي‌ مي‌كردند، باتكاء قدرت‌ آمريكا، به‌ سوي‌ جنوب‌ سرازير شدند. در حال‌ حاضر اكثريت‌ مردم‌ جزيره‌ مينداناتو را مسيحيان‌ تشكيل‌ مي‌دهند و مسلمانان‌ تنها در نقاطي‌ زندگي‌ مي‌كنند كه‌ زير سلطه‌ استقلال‌طلبان‌ مسلمان‌ است‌.

      آنچه‌ اهميت‌ مجمع‌الجزاير سولو را از لحاظ‌ آينده‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ فيليپين‌ افزايش‌ مي‌دهد، منابع‌ غني‌ نفتي‌ است‌ كه‌ در درياي‌ سولو وجود دارد و هم‌اكنون‌ شركت‌هاي‌ نفتي‌ آمريكايي‌- كانادايي‌ و استراليايي‌ در اين‌ دريا در حال‌ اكتشاف‌ نفت‌ هستند.

      شورشيان‌ مسلمان‌ مدعي‌ مالكيت‌ بخش‌ جنوبي‌ از درياي‌ سولو و چندين‌ جزاير از مجمع‌الجزاير هفت‌ هزار تكه‌اي‌ سولو شده‌اند.اين‌ مسلمانان‌ كه‌ حكومت‌ مركزي‌ را قبول‌ ندارند، چندان‌ دست‌ و پاي‌ نيروهاي‌ نظامي‌ فيليپين‌ را بسته‌اند كه‌ حتي‌ غيرنظاميان‌ براي‌ مقابله‌ با آن‌ها بسيج‌ و مسلح‌ شده‌اند! دولت‌ مركزي‌ پس‌ از آگاهي‌ بر وخامت‌ امر تعداد سربازان‌ خود را از 16 هزار تا 30 هزار نفر افزايش‌ داد.

      از اين‌ قرار فيليپين‌ به‌ علت‌ مغايرت‌ موجود بين‌ منابع‌ كمپاني‌هاي‌ آمريكايي‌- كانادايي‌ و استراليايي‌ با خواسته‌ها و نظرات‌ شورشيان‌ مسلمان‌، نمي‌تواند تنها با نثار پول‌ و باران‌ مصنوعي‌ به‌ پاي‌ ملكه‌ زيبايي‌ جهان‌، اين‌ همه‌ تصاوير تلخ‌ و گزنده‌ كه‌ از درگيري‌ مخالفان‌ مداخله‌ بيگانگان‌ با موافقان‌ آن‌ها وجود دارد، به‌ كلي‌ از ديده‌ جهانيان‌ بپوشاند. بهره‌برداري‌ اخير نيروي‌ هوايي‌ فيليپين‌ از ابر مصنوعي‌ هر چند ظاهر زيبا پرستانه‌ و تفاهم‌آميز و صلح‌ دوستانه‌ داشت‌، اما اين‌ نيز نوعي‌ بهره‌برداري‌ شبه‌ جنگي‌ از ابر مصنوعي‌ بود كه‌ به‌ جاي‌ بهبود وضع‌ معيشتي‌ مردم‌ و باروري‌ زمين‌هاي‌ زراعتي‌، براي‌ ايجاد مشغله‌هاي‌ نمايشي‌ و سرگرم‌ كننده‌ به‌ كار آمد. نمايش‌هايي‌ كه‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ آلام‌ هستي‌ باختگان‌ و خرمن‌ سوختگان‌ را درمان‌ نمي‌كند.

      عوامل‌ اجراي‌ اين‌ قبيل‌ نمايش‌هاي‌ پرخرج‌ و بي‌حاصل‌، در لحظات‌ تدارك‌ يك‌ چنين‌ تظاهرات‌ جهاني‌، بهترين‌ ثروت‌ها را بر باد مي‌دهند و ملت‌ را به‌ هورا كشيدن‌هاي‌ مقلدانه‌ براي‌ خوشگل‌هاي‌ جهان‌ مجبور مي‌كنند.

      انتخاب‌ ملكه‌ زيبايي‌ و هياهويي‌ كه‌ كشورهاي‌ پيشرفته‌، براه‌ مي‌اندازند صرفاً يك‌ تقليد پوچ‌ و مضر است‌ كه‌ حتي‌ اگر به‌ حال‌ پيشرفته‌هاي‌ پولدار مفيد باشد، براي‌ عقب‌ مانده‌ها جز ضرر و زيان‌ حاصلي‌ ندارد.

      بي‌گمان‌ اگر مردم‌ فيليپين‌ آنقدر خوشبخت‌ و مرفه‌ بودند كه‌ مي‌توانستند وسايل‌ آبستن‌ كردن‌ ابرها را در مملكت‌ خود بسازند، بازي‌ تبليغاتي‌ نيروي‌ هوايي‌ شان‌ در جريان‌ برگزاري‌ مسابقه‌ انتخاب‌ ملكه‌ زيبايي‌ آسان‌تر پذيرفته‌ مي‌شد. اما از آنجا كه‌ هزينه‌ گزاف‌ ايجاد ابر مصنوعي‌، محتاج‌ نيروي‌ عظيم‌ اقتصادي‌ است‌ كه‌ از خون‌ يك‌ ملت‌ گرفتار تغذيه‌ مي‌كند و تازه‌ حضور نظامي‌ اين‌ ملت‌ نيز از لحاظ‌ وسايل‌ رزم‌، وابسته‌ به‌ توليد زرادخانه‌هاي‌ بزرگ‌ جهان‌ است‌، نمي‌توان‌ از كنار ژست‌هاي‌ غلط‌ تبليغاتي‌ مجريان‌ برنامه‌ كشت‌ دانه‌هاي‌ ابر به‌ خاطر خوش‌آمد ملكه‌ زيبايي‌ به‌به‌ گويان‌ و كف‌زنان‌ گذشت‌. زيرا با مديحه‌ سرايي‌ با سكوت‌ نابجا، زمينه‌ طوري‌ فراهم‌ مي‌شود كه‌ ديگر عقب‌مانده‌ها نيز به‌ شوق‌ بوسه‌ زدن‌ بر پاهاي‌ لخت‌ ملكه‌هاي‌ زيبايي‌، بهترين‌ ثروت‌ ملي‌ را بر باد مي‌دهند و در عوض‌ يك‌ مشت‌ عكس‌ و خبر و بريده‌ جرايد بي‌ارزش‌ جهان‌ را كه‌ درباره‌ اقدامات‌ محيرالعقول‌ نيروي‌ هوايي‌شان‌ مداحي‌ كرده‌اند تحويل‌ مي‌گيرند!

      يك‌ چنين‌ دل‌مشغولي‌هايي‌ براي‌ ملت‌هاي‌ در حال‌ رشد حرام‌ است‌ و هرگونه‌ اعتراض‌ و انتقاد نسبت‌ به‌ طراحان‌ سرگرمي‌هاي‌ اغفال‌ كننده‌، حق‌ مردمي‌ است‌ كه‌ خطرات‌ حاصل‌ از اجراي‌ نمايش‌هاي‌ گران‌ قيمت‌ و سرگرم‌ كننده‌ را به‌ خوبي‌ مي‌ شناسند.

پیمایش به بالا