ریشه‌های انواع کلاهبرداری

 فردوسي‌، مسائل‌ شهروكوچه‌، 25 دي‌ 1351، ش‌ 1098

چاره‌جويي‌ در پرتو صفت‌ آينه‌داري‌ جرايم‌ در جامعه‌اي‌ كه‌ دوران‌ تحول‌ را مي‌گذراند، مغتنم‌ و بلكه‌ ضرورت‌ است‌. زيرا به‌ كمك‌ روشنايي‌هاي‌ اين‌ آينه‌ كه‌ صادق‌ترين‌ و بي‌ملاحظه‌ترين‌ جامعه‌ شناس‌ است‌، همة‌ زشتي‌ها، بازشناخته‌ مي‌شود.

 كلاهبرداري‌ يكي‌ از مشخص‌ترين‌ جرايمي‌ است‌ كه‌ از ويژگي‌هاي‌ آينه‌ داري‌ بيشتر بهره‌مند است‌ و كلاهبرداري‌هاي‌ كوچك‌ كه‌ غالباً، قشرهاي‌ بزرگ‌ را در برمي‌گيرد، به‌ علت‌ دمسازي‌هايي‌ كه‌ با مشكلات‌ و مسائل‌ روز دارد، مي‌تواند عفونتي‌ را كه‌ به‌ عمق‌ زندگي‌ معيشتي‌ و فردي‌ نفوذ كرده‌ است‌، از عمق‌ به‌ سطح‌ و از تاريكي‌ به‌ روشنايي‌ بياورد و جهل‌ و ضعف‌ و نياز را آشكار كند.

 در بيان‌ آينه‌ صفتي‌ جرم‌ كلاهبرداري‌، به‌ موضوع‌ رشوه‌ خواري‌ و اخاذي‌ كارچاق‌كن‌هاي‌ بعضي‌ دستگاه‌ها مي‌توان‌ پرداخت‌. توجه‌ و ياري‌ مراجعان‌ اين‌ دستگاه‌ها به‌ كارچاق‌كن‌ها به‌ علت‌ آن‌ است‌ كه‌ از مسير عادي‌ و قانوني‌، بسيار دير به‌ مقصود مي‌رسند و بدين‌ ترتيب‌، نقصان‌ گردش‌ كار، موجب‌ مي‌شود كه‌ موازي‌ با مسير قانوني‌، مسيرهاي‌ غيرقانوني‌ به‌ كمك‌ مردم‌ و كارچاق‌كن‌ها همچون‌ نوع‌ خاصي‌ از چاره‌جويي‌ انحرافي‌ پذيرفته‌ بشود.

 براي‌ مثال‌ و در تأييد وسعت‌ قلمرو كارچاق‌كن‌ها و رشوه‌خواران‌، به‌ خبر زير اشاره‌ مي‌رود :

 «مردي‌ به‌ نام‌ آصف‌ كه‌ به‌ عنوان‌ كارشناس‌ و ارزياب‌ بانك‌هاي‌ وام‌ دهنده‌ به‌ خانه‌ها مي‌رفت‌ و كلاهبرداري‌ مي‌كرد، دستگير شد. آصف‌ با وعده‌ به‌ صاحبخانه‌ كه‌ مبلغ‌ مورد تقاضا را برايش‌ دست‌ و پا خواهد كرد و امكانات‌ فرار از محدوديت‌ مقدار وام‌ بر اساس‌ قيمت‌ ملك‌ را از راه‌هاي‌ غيرقانوني‌ در اختيارش‌ خواهد گذاشت‌، از متقاضيان‌ وام‌، رشوه‌ مي‌گرفت‌ و بعد هم‌ غيب‌ مي‌شد. بر اساس‌ خبر دستگيري‌ آصف‌، شهرباني‌ اعلام‌ نموده‌ است‌ كه‌ بدون‌ ارائة‌ كارت‌، هيچ‌كس‌ را در خانه‌هاي‌ خود راه‌ ندهند.»

 بنابراين‌ تا زماني‌ كه‌ باور عمومي‌ بر پايه‌ و به‌ اتكاء نمونه‌هاي‌ واقعي‌ رشوه‌خواري‌ در تأسيسات‌ اجتماعي‌، بر اين‌ استوار است‌ كه‌ مي‌توان‌ به‌ كمك‌ دغلكاري‌ فردي‌ و متداول‌، شالودة‌ قراردادها و نظام‌ و مقررات‌ را زير و زبر كرد، ميدان‌ عمل‌ نمونه‌هاي‌ دروغي‌ كلاهبرداري‌ و رشوه‌خواري‌ وسيع‌ است‌، اين‌ قبيل‌ كلاهبرداران‌ موقع‌ شناس‌ از وجود نمونه‌هاي‌ واقعي‌ تغذيه‌ مي‌كنند و ناباوري‌ و بدبيني‌ عمومي‌ را به‌ صداقت‌ در قلمرو قانون‌، همچون‌ حربه‌اي‌ برنده‌ در جهت‌ مضاعف‌ كردن‌ گرفتاري‌ها و نيازمندي‌ها و دردسرهاي‌ مردم‌ به‌ كار مي‌گيرند.

 به‌ همين‌ علت‌، دائماً بر انواع‌ كلاهبرداري‌ كه‌ خميرماية‌ شكل‌ پذير آن‌ را، كمبودهاي‌ واقعي‌ تشكيل‌ مي‌دهند، افزوده‌ مي‌شود و چنانچه‌ روش‌ها و رسم‌هاي‌ منحط‌ در تأسيسات‌ اجتماعي‌ درهم‌ كوبيده‌ نشود و نمونه‌هاي‌ واقعي‌ رشوه‌خواران‌ به‌ شدت‌ مورد مجازات‌ قرار نگيرند، افكار عمومي‌ در قشرهاي‌ وسيع‌، دست‌ كلاهبرداران‌ را در راه‌ ادامة‌ كلاهبرداري‌ مي‌فشارد، زيرا از هشدار و اعلاميه‌ و بخشنامه‌ و اطلاعيه‌ در شرايطي‌ كه‌ ريشه‌ در خاك‌ است‌، معجزه‌اي‌ نمي‌توان‌ انتظار داشت‌. نمونة‌ ديگري‌ از كلاهبرداري‌ كه‌ سخت‌ متداول‌ شده‌، درآمدن‌ به‌ كسوت‌ پزشكي‌، مهندسي‌ و اونيفورم‌ است‌ كه‌ به‌ كمك‌ آن‌، كلاهبرداران‌ عاشق‌ پيشه‌، از دختران‌ دم‌ بخت‌ كه‌ سخت‌ شيفتة‌ صاحبان‌ مشاغل‌ مذكور هستند، خواستگاري‌ مي‌كنند و چند صباحي‌ از آن‌ها كام‌ مي‌گيرند. براي‌ مثال‌ در خبرها آمده‌ است‌ كه‌: «افسر قلابي‌ هنگام‌ بازديد از پاسگاه‌ ژاندارمري‌ دستگير شد. وي‌ به‌ عنوان‌ يك‌ افسر با دختر خانم‌ معلمي‌ ازدواج‌ كرده‌ و پس‌ از دو شب‌، متواري‌ شده‌ بود، افسر قلابي‌، ولي‌الله‌ حسيني‌ نام‌ دارد و معلمه‌ يعني‌ همسر او، از شوهرش‌ شكايت‌ كرده‌ است‌!»

 در زمانة‌ ما، كلاهبرداران‌ بسياري‌ هم‌ زندگي‌ مي‌كنند كه‌ چشم‌ به‌ انگيزه‌هاي‌ عاشقانه‌ دارند و چون‌ خوب‌ مي‌دانند كه‌ گروه‌ كثيري‌ از دختران‌ اين‌ آب‌ و خاك‌، حتي‌ در پايگاه‌هاي‌ خاص‌ اجتماعي‌ عاشق‌ و شيداي‌ صاحبان‌ چند شغل‌ مشخص‌ هستند، به‌ كمك‌ ديپلم‌ قلابي‌ دكترا، مهندسي‌ و يا اونيفورم‌ افسري‌، از آن‌ها خواستگاري‌ مي‌كنند و منتظران‌ نيز بدون‌ پروا و تحت‌ تأثير جاذبة‌ ديپلم‌ و اونيفورم‌، به‌ احتمال‌ قلابي‌ بودن‌ آن‌ نمي‌انديشند و فوراً تسليم‌ مي‌شوند و سر بر آستان‌ خواستگار دلخواه‌ مي‌سايند!

 بدين‌ ترتيب‌ از بركت‌ نيازهاي‌ روحي‌ زنانه‌، بايد منتظر بود كه‌ بر انواع‌ كلاهبرداران‌ و خواستگاران‌ فرصت‌ طلب‌ نيز افزوده‌ شود و دختران‌ بسياري‌ كه‌ چشم‌ به‌ راه‌ شوهر صاحب‌ تيتر و عنوان‌ هستند و موي‌ خود را در اين‌ راه‌ سفيد كرده‌اند، دو روزي‌ هم‌ كه‌ شده‌، ساية‌ يك‌ شوهر ايده‌آل‌ و قلابي‌ را بر سر خود احساس‌ كنند.

پیمایش به بالا