تفاوت‌ زندگی جنسی زن‌ در شهر و روستا

 فردوسي‌، مسائل‌شهروكوچه‌، 7 اسفند 1351، ش‌ 1104

دختركان‌ خردسال‌ دهاتي‌، اجباراً تن‌ به‌ مسئوليت‌هاي‌ سنگين‌ زناشويي‌ مي‌دهند و دختران‌ بزرگسال‌ شهري‌، تا سنين‌ 30 – 25 سالگي‌ به‌ عناوين‌ و بهانه‌هاي‌ مختلف‌، از پذيرفتن‌ مسئوليت‌هاي‌ مشابه‌ كه‌ آزادي‌شان‌ را محدود مي‌كند، سرباز مي‌زنند.

 تفاوت‌ زندگي‌ «جنسي‌» زن‌ در شهر و روستا چنان‌ است‌ كه‌ در شهر، زن‌ها 30 سالگي‌ را دورة‌ خاصي‌ از آغاز كامجويي‌ و رفاه‌ مي‌دانند و بر سر ماجراهاي‌ مربوط‌ به‌ آن‌، مساول‌ و مشكلات‌ بسياري‌ را تحمل‌ مي‌كنند كه‌ از شيريني‌ وصل‌ دور نيست‌ در حالي‌ كه‌ زنان‌ خردسال‌ دهاتي‌ پيش‌ از بلوغ‌ جسمي‌ تن‌ به‌ زناشويي‌ مي‌دهند و پيش‌ از 30 سالگي‌ خرد و درهم‌ شكسته‌ مي‌شوند. براساس‌ آماري‌ كه‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌، در ده‌ گرگ‌ تپه‌ ورامين‌ 32 درصد دختران‌ در سنين‌ 10 تا 15 سالگي‌ عروسي‌ مي‌كنند و در ساير دهات‌، اين‌ نسبت‌ در نوسان‌ است‌ و تا 90 درصد افزايش‌ مي‌يابد.در قريه‌ آب‌ سرد كهمر واقع‌ در 120 كيلومتري‌ شيراز، پدربزرگي‌ به‌ نام‌ جانعلي‌ بهزادي‌ به‌ علت‌ آن‌ كه‌ به‌ خواستگاران‌ نوه‌هاي‌ 4 ساله‌ و 6 ساله‌ خود جواب‌ رد داده‌ بود، با ضربه‌ سنگ‌ به‌ قتل‌ رسيد.

 بدين‌ ترتيب‌، كودكان‌ روستايي‌، به‌ جرم‌ آن‌كه‌ فقط‌ 120 كيلومتر با شهر فاصله‌ دارند، بايد الزاماً از احساسات‌ زنانه‌، سرشار باشند و لابد چنانچه‌ مسافت‌ روستاي‌ محل‌ زندگي‌ آن‌ها با شهر، از حد مذكور درگذرد، قيود و دشواري‌هاي‌ غيرطبيعي‌ ديگري‌ را تحمل‌ مي‌كنند كه‌ آگاهي‌ بر آن‌ موارد از عهدة‌ ما كه‌ از دور دستي‌ بر آتش‌ داريم‌، بيرون‌ است‌.

 هر سال‌، بيش‌ از 5 هزار داوطلب‌ نابالغ‌ براي‌ كسب‌ اجازه‌ زناشويي‌، به‌ دادگستري‌ مراجعه‌ مي‌كنند و دختران‌ نابالغ‌، داوطلبانه‌ به‌ شوق‌ گسستن‌ از خانواده‌هاي‌ پرفرزندي‌ كه‌ به‌ آن‌ تعلق‌ دارند، راهي‌ پزشكي‌ قانوني‌ مي‌شوند تا به‌ موجب‌ حكم‌ آن‌ مرجع‌، استعداد جسمي‌ خود را براي‌ ازدواج‌ به‌ ثبوت‌ برسانند و خود را به‌ خانوادة‌ ديگري‌ پيوند بزنند كه‌ احتمالاً نويد دهندة‌ رفاه‌ و آسايش‌ بيشتري‌ است‌.

 دوگانگي‌ عميق‌ زندگي‌ زنان‌ در شهر و روستا به‌ زنان‌ شهري‌ فرصت‌ آن‌ را داده‌ است‌ تا در پرتو اظهار فضل‌ پزشكان‌ كه‌ گاهي‌ 50 سالگي‌ را آغاز زندگي‌ پر سرور زن‌ مي‌دانند، سال‌هاي‌ سال‌ در مرز كودكي‌ و بزرگسالي‌، شلتاق‌ كنند و در مواردي‌ پس‌ از مقاديري‌ نازهاي‌ تبليغاتي‌، با نيم‌ميليون‌ تومان‌ مهريه‌ به‌ خانه‌ بخت‌ بروند، در حالي‌كه‌ همين‌ اختلاف‌ از زنان‌ روستايي‌، فرصت‌ آغاز زندگي‌ زنانه‌ در سنين‌ طبيعي‌ را سلب‌ كرده‌ و آن‌ها را در فاصلة‌ كودكي‌ و بزرگسالي‌ از گذراندن‌ يك‌ مرحلة‌ مهم‌ سني‌ به‌ نام‌ شباب‌، محروم‌ داشته‌ است‌.

 محروميت‌ دختركان‌ دهاتي‌ از دخالت‌ در سرنوشت‌ خود به‌ حدي‌ است‌ كه‌ چندي‌ پيش‌، اهالي‌ دو قرية‌ دزفول‌ براي‌ از ميان‌ بردن‌ اختلافات‌ خود، طي‌ يك‌ قرارداد 15 ساله‌، ازدواج‌ دختران‌ و پسران‌ دو قريه‌ را در هر سني‌ در اين‌ مدت‌ آزاد اعلام‌ كردند، به‌ موجب‌ قراردادي‌ كه‌ به‌ دنبال‌ سال‌ها اختلاف‌ ساكنان‌ دو روستاي‌ بني‌احمد و بندامير بر سر زمين‌ و مزارع‌ كشاورزي‌ بين‌ ريش‌ سفيدان‌ بسته‌ شد، اختلافات‌ موجود براي‌ يك‌ دورة‌ زماني‌ 15 ساله‌ را حل‌ و فصل‌ كردند.

پیمایش به بالا