زمینه گسترده‌ای برای جرایم

به‌ امضاي‌ مهربان‌، فردوسي‌، 13 شهريور1351، ش‌ 1079

هر روز در ميان‌ جرايم‌ تكراري‌ و متداول‌، ما با يك‌ يا چند جرم‌ نوپا در جامعة‌ خود رو به‌ رو مي‌شويم‌ از جمله‌ اين‌كه‌: «مردي‌ كه‌ از بيماران‌ بيمارستان‌هاي‌ تهران‌ اخاذي‌ مي‌كرد و جيب‌ شان‌ را مي‌زد به‌ دام‌ قانون‌ افتاده‌ است‌. اين‌ مرد از چندي‌ پيش‌ به‌ بيمارستان‌هاي‌ دولتي‌ تهران‌ مراجعه‌ مي‌كرد و به‌ عنوان‌ اين‌كه‌ مي‌تواند ترتيب‌ بستري‌ شدن‌ بيماران‌ را بدهد،از آن‌ها اخاذي‌ مي‌كرد و بدين‌ ترتيب‌ با آگاهي‌ كامل‌ از نوع‌ و ميزان‌ نيازهاي‌ مردم‌ پول‌ قابل‌ توجهي‌ به‌ دست‌ مي‌آورد.

 جرايمي‌ كه‌ در يك‌ جامعه‌ ارتكاب‌ مي‌شود، هميشه‌ با اوضاع‌ و احوال‌ اجتماعي‌ متناسب‌ است‌ و تابع‌ نيازهاي‌ زياد و كمبودهاي‌ اجتماعي‌ است‌. بدين‌ معني‌ كه‌ مثلاً اگر امكان‌ بستري‌ شدن‌ در بيمارستان‌هاي‌ دولتي‌ براي‌ همه‌ نيازمندان‌ ميسر بود و آن‌ها مي‌توانستند بدون‌ ترس‌ و واهمه‌ از جواب‌هاي‌ سربالا خود را به‌ دارو و پزشك‌ برسانند، اين‌ شخص‌ به‌ جاي‌ اخاذي‌ از بيماران‌، راه‌ ديگري‌ را براي‌ تأمين‌ معاش‌ خود انتخاب‌ مي‌كرد.

 اساساً مسئلة‌ هجوم‌ بيماران‌ روستايي‌ و شهرستاني‌ به‌ تهران‌ تا زماني‌ كه‌ امكانات‌ درماني‌ كافي‌ در محل‌ اقامت‌ مردم‌ در سراسر كشور به‌ وجود نيايد حل‌ شدني‌ نيست‌. بيماراني‌ كه‌ از شهرهاي‌ كوچك‌ قصبات‌ و دهات‌ به‌ تهران‌ مي‌آيند تا در بيمارستان‌هاي‌ دولتي‌ به‌طور رايگان‌ تحت‌ درمان‌ قرار گيرند، پس‌ از سال‌ها تجربه‌، سرانجام‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيده‌اند كه‌ شايد بتوانند به‌ كمك‌ افراد شارلاتان‌ و با حمايت‌ آن‌ها كه‌ احتمالاً دست‌هايي‌ هم‌ در مراكز درماني‌ دارند، معالجه‌ شوند. حال‌ و روز بيماران‌ شهرستاني‌ و روستاييان‌ فقير به‌خصوص‌ در آن‌ هنگام‌ كه‌ كاغذهاي‌ چرك‌ و كثيف‌ را از لاي‌ چند دستمال‌ و كهنه‌ پاره‌ بيرون‌ مي‌ كشند و از رهگذران‌ بي‌ حوصله‌ جوياي‌ آدرس‌ بيمارستان‌ مشهوري‌ مي‌شوند، رقت‌ انگيز است‌ و از آن‌ بدتر موقعي‌ است‌ كه‌ پس‌ از چانه‌ زدن‌ با رانندة‌ تاكسي‌ و مسافتي‌ با پاي‌ پياده‌ پيمودن‌، جواب‌ سربالايي‌ هم‌ مي‌شنوند. نتيجه‌ اين‌ كه‌ وعده‌ و وعيد و ايجاد اميدواري‌ در آن‌ها براي‌ روزها و هفته‌هاي‌ آينده‌ چنان‌ بر فقر و درماندگي‌ آن‌ها مي‌افزايد كه‌ مجبور مي‌شوند چند شبي‌ را به‌ جاي‌ مسافرخانه‌، روي‌ سنگفرش‌ و كنار در بيمارستان‌ها بخوابند و عاقبت‌ هم‌ بيمارتر از پيش‌ راهي‌ شهر يا روستاي‌ خود شوند.

 اما در ميان‌ بيماران‌ شهرستاني‌ و دهاتي‌ كه‌ به‌ علت‌ اشغال‌ تخت‌ بيمارستان‌ها به‌ بن‌بست‌ مي‌خورند، افرادي‌ هم‌ هستند كه‌ سماجت‌ مي‌كنند و دست‌ خود را در دست‌ سارقان‌ و واسطه‌ها مي‌گذارند و اخاذهايي‌ كه‌ هشيارانه‌ از جهل‌ و نياز بيماران‌ سوءاستفاده‌ مي‌كنند ناگهان‌ در ازدحام‌ شهر گم‌ مي‌شوند و دوباره‌ دهاتي‌ بيمار به‌ جا مي‌ماند با آدرس‌ چركيني‌ در دست‌ و درد جانكاهي‌ كه‌ آزارش‌ مي‌دهد.

پیمایش به بالا