عقده زن بودن هنوز ما را به حرمسرا بسته است

كيهان‌، 24 آبان‌ 1351، ش‌ 8804 

 براي‌ پيروز شدن‌، شعور، قدرتي‌ عظيم‌ است‌ و اطمينان‌ به‌ شايستگي‌ خويش‌، تضميني‌ است‌ براي‌ استفاده‌ از آن‌ قدرت‌.

 مادام‌ كوري‌

      براي‌ مذاكره‌ دربارة‌ برخي‌ مسائل‌، به‌ ديدار مقامي‌ مسئول‌ رفته‌ بودم‌ كه‌ منشي‌ او وارد شد و گفت‌: «خانم‌…كه‌ جناب‌ آقاي‌…درباره‌اش‌ توصيه‌ كرده‌ بود و جناب‌عالي‌ دستور داده‌ بوديد هر وقت‌ آمد، به‌ حضورتان‌ بيايد، از چند دقيقه‌ قبل‌ در اتاق‌ من‌ است‌».

لحظه‌اي‌ بعد، دختر جواني‌ وارد شد كه‌ از خجالت‌ زياد به‌ سختي‌ مضطرب‌ بود و از فرط‌ ناراحتي‌، با لكنت‌ و ملتمسانه‌ سخن‌ مي‌گفت‌ و تقاضا داشت‌ كه‌ محل‌ كارش‌ را از كارخانة‌ ذوب‌ آهن‌ به‌ يك‌ محيط‌ زنانه‌ تغيير دهند. وضع‌ و حال‌ آن‌ دختر، توجهم‌ را جلب‌ كرد، به‌ويژه‌ مي‌خواستم‌ بدانم‌ او در آن‌ واحد صنعتي‌ به‌ چه‌ كاري‌ مشغول‌ است‌ و چرا از كار در آن‌جا ناراحت‌ است‌.

  دختر جوان‌ با ليسانس‌ مديريت‌ صنعتي‌، استخدام‌ و مشغول‌ به‌ كار شده‌ بود اما بعد از سال‌ها تحصيل‌ و ماه‌ها كار در آن‌ واحد صنعتي‌، ضعيف‌تر، شكننده‌تر و عاجزتر از ساير زنان‌ و دختران‌ نشان‌ مي‌داد. آن‌ دختر، هراسناك‌ و مظلوم‌، التماس‌ مي‌كرد: «من‌ نمي‌خواهم‌ و نمي‌توانم‌ در محيطي‌ كه‌ آن‌ همه‌ مرد كار مي‌كنند كار كنم‌، چون‌ هول‌ مي‌شوم‌ و دست‌ و پايم‌ را گم‌ مي‌كنم‌ و به‌ همين‌ علت‌ ترجيح‌ مي‌دهم‌، در جايي‌ كار كنم‌ كه‌ بيشتر همكارانم‌، زن‌ باشند، از طرفي‌ بيشتر اين‌ مردها، گرگ‌ صفت‌ هستند و تازه‌ مردم‌ چه‌ مي‌گويند!؟».

بدين‌ ترتيب‌، دختر متخصص‌ در امور صنعتي‌ هم‌، داستان‌ «گرگ‌ صفتي‌ مردان‌» را مثل‌ ساير دختران‌ و زنان‌ بازگو مي‌كرد و مي‌خواست‌ بره‌وار و به‌ خاطر عقدة‌ زن‌ بودن‌، تحصيلات‌ و تخصص‌ خود را، فراموش‌ كرده‌ و در يك‌ محيط‌ زنانه‌ كار كند!

او كه‌ به‌ خوبي‌ فهميده‌ بود اثبات‌ وجود در محيط‌ صنعتي‌ با حالات‌ و گفتار زنانة‌ متداول‌، ممكن‌ نيست‌ هراسان‌ به‌ يك‌ پناهگاه‌ زنانه‌ با ديدة‌ نياز مي‌نگريست‌ تا بتواند همچنان‌ احساساتي‌ و گزافه‌گو باشد و در فرصت‌هاي‌ مناسب‌، از تجمل‌ و آرايش‌ افراطي‌، استفاده‌ كند.

متأسفانه‌ اين‌ دختر، نمونة‌ بيشتر زنان‌ مدرن‌ امروزي‌ است‌ كه‌ بدون‌ آرايش‌ فكري‌، به‌ آرايش‌ تحصيلاتي‌ مجهز شده‌اند و مشتاق‌ هستند ضمن‌ استفاده‌ از تمام‌ مواهب‌ زندگي‌ صنعتي‌، در شرايط‌ زنان‌ حرمسرايي‌ به‌ سر برند!

به‌ علت‌ برخورداري‌ از اين‌ روحية‌ متناقض‌ و تكامل‌ نيافته‌ است‌ كه‌ بيشتر زنان‌، به‌ ويژه‌ زنان‌ درس‌ خوانده‌، در حالي‌ كه‌ مرتباً در مورد لزوم‌ برابري‌ زن‌ و مرد لفاظي‌ مي‌كنند و شعار مي‌دهند، بر دامنة‌ نازها، نذرها و نيازهاي‌ خود مي‌افزايند و در نتيجه‌ امكان‌ كسب‌ پيروزي‌هاي‌ اجتماعي‌ براي‌ آن‌ها بسيار مشكل‌ است‌ چون‌ تمدن‌ ملت‌ها، پس‌ از غلبة‌ همگان‌ بر حقارت‌، ترس‌ و ناداني‌ ميسر شده‌ است‌. براي‌ ايجاد تحولات‌ و تحكيم‌ قدرت‌ اجتماعي‌ لازم‌ است‌ مسئلة‌ برابري‌ زن‌ و مرد به‌طور جدي‌ و مؤثر، مورد توجه‌ قرار گيرد و البته‌ باور خود زن‌ها نيز در اين‌ ميان‌ ضرورت‌ دارد.

اين‌ ضرورت‌ كه‌ از ديرباز، دربارة‌ آن‌ تعبيرهاي‌ گونه‌گون‌ شنيده‌ و خوانده‌ايم‌، هنوز در جامعة‌ ما ناشناخته‌ است‌ و به‌ همين‌ علت‌ حتي‌ گاه‌ در حد مسائل‌ عادي‌ اجتماعي‌ مورد اعتنا و علاقه‌ قرار نمي‌گيرد.

براي‌ رفع‌ اين‌ نقيصة‌ خيلي‌ مهم‌ كه‌ عامل‌ بسياري‌ از مشكلات‌ مردم‌ ايران‌ است‌، يك‌ اشكال‌ اساسي‌ وجود دارد و آن‌ تأثير عميق‌ و نفوذ گستردة‌ بي‌اعتمادي‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ خودشان‌ است‌ و در نتيجه‌ هنوز بيشتر زن‌ها، با تمام‌ شور و هيجان‌ و قدرتي‌ كه‌ ظاهراً در مورد برابري‌ با مردان‌، ابراز مي‌دارند، از كار كردن‌ در كنار مردان‌ نگران‌ و عاجز مانده‌اند.

آنچه‌ گفته‌ شد، منفي‌ بافي‌ نيست‌ و بهترين‌ دليل‌ اين‌ مدعا، روحيه‌ و وضع‌ همين‌ دختر جوان‌ است‌ كه‌ در امور صنعتي‌ متخصص‌ شده‌ است‌ اما از كار كردن‌ با چند مرد، در يك‌ سازمان‌ صنعتي‌، عاجز است‌، چون‌ مردان‌ را «گرگ‌» و خودش‌ را «بره‌» احساس‌ مي‌كند!

اگر زنان‌ ايراني‌ مي‌خواهند چون‌ نيمي‌ از پيكر جامعه‌، در فعاليت‌هاي‌ سازنده‌ و مؤثر، شركت‌ و همكاري‌ داشته‌ باشند، فقط‌ با ابراز وجود در عرصة‌ صنعت‌ و اقتصاد مي‌توانند چنين‌ باوري‌ را بارور سازند، زيرا گريز از واحدهاي‌ صنعتي‌ و اقتصادي‌ گريز از مسئوليت‌ است‌ كه‌ مظاهرش‌ عبارت‌ است‌ از جلسات‌ گفت‌ و گوهاي‌ غير ضروري‌ و بدون‌ ثمر در اتاقك‌هاي‌ مبلة‌ بعضي‌ از سازمان‌هاي‌ اداري‌ و اجتماعي‌، كه‌ متأسفانه‌ آرزو و عشق‌ بي‌رقيب‌ اكثريت‌ زنان‌ ايراني‌ است‌.

در شرايط‌ حساس‌ اين‌ ايام‌، بهترين‌ مدل‌ براي‌ كار و فعاليت‌هاي‌ زنان‌ تحصيلكردة‌ ايراني‌، وضع‌ زنان‌ كارگر و كشاورز است‌ كه‌ با شرايط‌ سخت‌ كار و دستمزد حقيرانه‌، براي‌ پيشرفت‌ مملكت‌، مهم‌ترين‌ و مفيدترين‌ خدمات‌ را انجام‌ مي‌دهند و با وجود بهره‌مند بودن‌ از عواطف‌ معصومانه‌ و ظواهر جلب‌ كنندة‌ طبيعي‌، به‌ راحتي‌ در كنار مردان‌ كار مي‌كنند و به‌ ندرت‌ در شرايطي‌ قرار مي‌گيرند كه‌ مثل‌ آن‌ دختر خانم‌ تحصيلكردة‌ دانشگاهي‌، از كار كردن‌ در كنار مردان‌ احساس‌ خطر كنند و به‌ علت‌ ترس‌ و نگراني‌، احتمالاً دچار خطر هم‌ بشوند!

پیمایش به بالا